صفحه ١٨٢

گوش هايشان شنوا مى گشت و نسبت به سخنان انبياء توجه كافى مى كردند. اقوام به هلاكت رسيده ى گذشته چشم سر داشتند كه ظاهر دنيا را ببينند ولى چشم قلب هايشان كور بود و عوامل معنوى و ظريفِ جارى در عالم را نمى ديدند.
خداوند در آيه ى فوق ما را دعوت مى كند تا به سرنوشت ملت هايى كه هلاك شدند و از زندگى خود هيچ بهره ى واقعى نگرفتند، نظر كنيم. از ما مى پرسد مگر رمز نابودى آن ها اين نبود كه نقش شريعت الهى و سنن معنوى را در سازمان ارتباطات خود از بين بردند؟ سنت هايى كه بايد با چشم دل ديد و آن ها چشم دلشان كور بود و ادراكشان آنچنان حسى و روابط و اهدافشان آنچنان مادى شده بود كه در شخصيت و تفكر خود شرايط نظر به نقش سنن الهى را به كلى ويران كرده بودند، و در نتيجه تمدن آن ها از هم گسيخت، بدون آن كه بفهمند عامل اين گسستگى و ويرانى چه بود. در آيه ى مذكور خداوند تاكيد مى فرمايد سنت هلاكت تمدن ها استثناءبردار نيست، گذشتگان بر اساس همين قاعده نابود شدند و آيندگان هم اگر زمينه ى بصيرت قلبى را در خود از بين ببرند به همان سرنوشت دچار مى شوند.
وقتى تمدنى در مقابل رمز و رازهاى نبوتِ انبياء خود را به نشنيدن بزند، به سويى حركت مى كند كه انتهاى آن گسستگى و نابودى است. آيات متعدد در قرآن هست كه مى فرمايد: وقتى پيامبران به اقوامِ پشت كرده ى به سخن خدا خبر نابودى شان را مى دادند آن ها به جاى به