صفحه ١٥٤

حاصلِ كشاندن كيفيات به صورت كميات آن شد كه امروز بشر در طمأنينه و آرامش قرار ندارد و از خردمندى مسافت ها فاصله گرفته، در عالَمى به سر مى برد كه احساس غربت، جاى آرامش و قرار را گرفته است. زيرا در خانه اى كه در آن روح حسى حاكم است به مولوى و حافظ وقعى گذارده نمى شود، اگر هم مثنوى خوانده مى شود سعى در به كمّيت در آوردن آن اشعارِ سراسر كيفى است.
اميد است در اين جلسه توانسته باشيم روشن كنيم رهبرى و سياست مدينه بدون قرب به حق، حرف عوام فريبانه اى است كه بيشترين خسارت را به مردم مى زند و معلوم شده باشد دورى از خدا و تبديل انسان به توده و فرو رفتن انسان در نفسانيات، كه همه و همه از شاخصه هاى تمدن غربى است، چه بلايى بر سر مردم اين روزگار آورده است. و آيه اى كه در ابتداى بحث خوانده شد و علت سقوط تمدن هاى گذشته را كوردلى آن ها معرفى كرد، چگونه مصداق خود را در جهانِ امروز مى نماياند.

 «والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»