صفحه ١٤٩

امروزين دنيا معلوم گشت، موضوعِ گذار از آن ظلمات به سوى نور پيش مى آيد، كه مرحله ى گذرا را بايد با ولايت فقيه طى كرد.
فقيه يعنى كارشناسى كه حرف خدا و پيامبر و امام را به سوى جامعه ى انسان ها سير مى دهد. فرق فقيه با امام معصوم در اين است كه: امام معصوم خودش در مقام وحدت و قرب الهى است. ولى، فقيه خودش در مقام وحدت نيست و چنين ادعائى هم ندارد. بلكه از نظر علمى اين توانايى را دارد كه سخنان خدا و پيامبر و امام را به جامعه برساند؛ تا جامعه آماده شود و ظرفيت حاكميت مستقيم امام معصوم در آن به وجود آيد. هر چند در زمان غيبت هم امام عصر نقش خود را دارند و مددهاى خود را اعمال مى كنند. در حال حاضر هم انسان ها فيض حقيقى را از مقام وحدت انسانى يعنى حضرت صاحب الامر (ع) مى گيرند، منتها حكومت در زمان غيبت امام، از طريق ولى فقيه اداره مى شود تا عملًا حكم حضرت احدى در جامعه جارى باشد و جامعه ى اسلامى از هرج و مرجى كه روان فرد و جامعه را در غرب فرا گرفته، مصون بماند.
اگر جايگاه ولايت فقيه را در عصر حاضر درست بشناسيم و با عزمى تمام به آن روى كنيم در اين دورانِ ظلمانى سرنوشت بسيار بهترى خواهيم داشت. يك دانشمندان آلمانى مى گويد: «اگر مردم اروپا ولايت فقيهِ جمهورى اسلامى را بشناسند بر حاكمان خود مى شورند و حكومتى شبيه حكومت اسلامى ايران بر كشورشان حاكم مى كنند».
حكومت نخبگان و برگزيدگان معنوى چيزى است كه دين حضرت مسيح (ع) نيز بر آن تأكيد داشته و غرب به جاى آن كه انحراف پيش آمده توسط كليساى قرون وسطى را جبران كند، جهت خود را به سوى