انسان غرب زده با هزار زحمت سعى مى كند صورت هاى خيالى خود را بر طبيعت تحميل كند تا در نهايت خانه و ماشينى مطابق آرزوهاى وَهمى خود بسازد، خانه و ماشينى كه پس از مدتى ديگر خيالات او را ارضاء نمى كند و لذا آن ها را عوض مى نمايد. چون انسان غرب زده گرفتار تمدنى شده است كه به دنبال چيزهايى است كه جهان براى به وجودآمدن آن ها خلق نشده است، اين است كه در كاخ هاى خيالى وارد مى شود. چيزى كه در فرهنگ انبياء به شدّت از آن نهى مى شد و به ما توصيه مى شود آنچه خداوند در اختيارتان گذاشته براى بندگى شما كافى است. با رضايت به آنچه خدا در اختيارتان گذارده خود را در مسير بندگى قرار دهيد. «1» پيامبر (ص) به مردان آموخته اند كه آنچه در بقيه زن ها مى طلبى در همسر خودت هست، در اين صورت مرد مسلمان با همسر خود درست زندگى مى كند. ولى جوانى كه تحت تأثير تمدن وَهمى است وقتى هم ازدواج كرد، طورى گرفتار وَهميات است كه احساس مى كند آن همسرى كه مى خواست به دست نياورده است. در آن فضا عملًا طورى تربيت شده كه همسرى را مى خواهد كه در دنيا وجود ندارد، لذا از زندگى ناراضى است و در ساير امور هم ميل و آرزوهايى دارد كه خداوند خلق نكرده است، به جاى آن كه به نظام الهى راضى شود و در چنين بسترى به امور مهم تر از