كرده است. و بر عكس، در موارد ديگر وضع بگونهاى است كه اگر كسى نيت غير خدايى داشته باشد، اين يك حالت انحرافى و استثنايى خواهد بود مثل اينكه كسى فقط براى رياكارى نماز بخواند چنين چيزى در مؤمنين جنبه استثنايى دارد و در منافقين اتّفاق مىافتد؛ ولى، در اين موارد خاص كه روى رضايت خداوند تكيه شده، حالت انحرافى يك استثنا نيست؛ بلكه، بسيارى از مردم و حتى مؤمنين مبتلا به آن مىشوند. فىالمثل در انفاقات اين حالت زياد اتفاق مىافتد و از جاهايى است كه چون مورد حاجت و لغزشگاه بوده قرآن رويش تكيه مىكند. خداوند گاهى اهميّت نيّت را بطور اطلاق گوشزد مىكند نظير اينكه در وصف قرآن مىفرمايد:
«قَدْ جائَكُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ يَهْدى بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ»(1)
به سوى شما آمد از طرف خداوند نور و كتاب روشنى، خداوند كسانى را كه از خشنودى و رضايت او پيروى كنند به راههاى امن و آرامش هدايت مىكند.
آرى كسانى كه طالب رضاى خدا باشند به وسيله قرآن هدايت مىشوند و بر عكس، كسانيكه در طلب خشنودى خداوند نباشند از اين كتاب نمىتوانند استفاده كنند. و يا در وصف گروهى از مردم مىفرمايد:
«وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَئُوفٌ بِالْعِبادِ»(2)
و از مردم كسى است كه جان خويش به طلب خشنودى خدا فروشد و خدا به بندگان مهربان است.
دو گروه از مردم را در مقابل هم قرار مىدهد: گروهى آن كسان كه به دنبال فساد و برترى طلبى هستند و گروه ديگر آنانند كه خود را به خداوند مىفروشند و صرفاً، براى آنكه طالب مرضات خداوند هستند خود را وقف او مىكنند. در مقابل اين آيات، آيات ديگرى با تعابير گوناگون دلالت دارند بر اين كه نيتهاى پليد و انگيزههاى نفسانى كه بر خلاف خشنودى خدا باشند موجب سقوط انسان مىشوند. نظير اينكه مىفرمايد:
«وَ اِنْ تُبْدُوا ما فى اَنْفُسِكُمْ اَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللّهُ»(3)
و اگر اظهار كنيد آنچه را كه در دل دارد يا پنهانش سازيد خداوند به آن شما را مؤاخذه مىكند.
اخلاق در قرآن
اساس ارزش اخلاقى در اسلام