خداوند مىفرمايد:
«اِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَاْلاِحْسان»(1)
خداوند به عدالت و احسان فرمان مىدهد.
احسان داراى دو مفهوم است: گاهى معنى بخشش به ديگران را افاده مىكند و گاهى نيز در يك مفهوم عام و به معنى انجام هر كار نيك به كار مىرود. و در اين صورت، شامل تمام كارهاى مثبت و ارزشمند اخلاقى مىشود.
عدل و ظلم، دو واژه هستند كه در اصل لغت، براى دو مفهوم دقيقاً متقابل، وضع شدهاند؛ ولى، در كاربرد شايع و متعارف، مفهوم يكى از آن دو، در ارتباط با مفهوم اصلى لغوى و معناى نخستين آن، ويژگى و خصوصيت بيشترى پيدا كرده است؛ از اين رو، اگر در قرآن كريم، موارد استفاده از كلمات عدل و ظلم را بررسى كنيم، اين حقيقت را مىيابيم كه اين تقابل دقيق مفهومى، ميان آن دو رعايت نشده و چنين نيست كه هر جا ظلم نباشد، واژه عدل بتواند مورد استفاده قرار گيرد. خداوند در آيات بسيارى ظالمان را با تعابير گوناگون مذمّت كرده است با تعابيرى نظير:
«وَاللّهُ لايُحُبُّ الظّالِمين»(2)
خداوند، ستمگران را دوست نمىدارد. يا
«وَاللّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمين»(3)
خداوند، گروه ستمكاران را هدايت نخواهد كرد. و يا
«لا يَنْالُ عَهْدِى الظّالِمين»(4)
پيمان من به ستمكاران نمىرسد.
در صورتى كه در جملاتى مقابل جملات فوق هيچگاه واژه «عادلين» بكار نرفته و متعارف نيست و مثلا، جملهاى نظير «والله يحب العادلين» يا «يهدى القوم العادلين» و نظاير آنها را نداريم. با اينكه در اصل لغت، مفهوم عدل درست نقطه مقابل مفهوم «ظلم» قرار مىگيرد. البته
اخلاق در قرآن
مفاهيم عام اخلاقى در قرآن