صفحه ٨٠

مقابل آن، مقاومت مى‌كند. اين عامل ممكن است درونى باشد و يا بيرونى و عامل درونى نيز مختلف است: گاهى يك عامل درونى و كشش نفسانى اقتضاى نوعى فعاليت دارد و چون آن فعاليت، نامشروع است، انسان در برابر آن عامل مقاومت و از انجام آن كار و حركت، خوددارى مى‌كند. اين نوع مقاومت را صبر در مقابل معصيت مى‌نامند. گاهى برعكس، عامل درونى اقتضاى سكون و ترك فعلى را دارد كه انجام آن لازم است؛ چرا كه انسان طبعاً راحت‌طلب است و دنبال فراغت و آسودگى مى‌گردد و از زحمت و انجام كارهاى مشكل گريزان است، از اين‌رو، فى‌المثل معمولا، مايل نيست به كارهاى سخت و توانفرسا و پرمخاطره‌اى چون «جهاد» تن دردهد ولى در موقعيتى است كه خداوند رفتن به جهاد را بر او واجب كرده و شخص مكلف، براى اطاعت اين فرمان در برابر آن عامل ركود و سكون كه از درون او را به ترك جهاد دعوت مى‌كند مقاومت و با حركت كردن و رفتن به جهاد با آن، مبارزه مى‌كند. اين نوع مقاومت را صبر در اطاعت گويند. و گاهى حوادثى در خارج از وجود انسان، تحقق مى‌يابد كه آثار نامطلوبى در انسان مى‌گذارد و او را وامى‌دارند دست به كارهايى بزند كه وى را از مسير حق، منصرف سازد. مثل اينكه مصيبتى براى شخص پيش آيد كه سبب ناراحتى او شود آنچنانكه بخواهد دست به يك سرى كارهاى عكس‌العملى بزند، سر و صدا و بى‌تابى كند و يا حتى از عامل آن حادثه، انتقام بگيرد كه در اين صورت لازمست مقاومت كند از جزع و فزع خوددارى و آرامش قبلى خود را حفظ كند. اين نوع مقاومت را صبر بر مصيبت مى‌نامند.
   با توجّه به اين كاربرد وسيع واژه «صبر» مى‌توان گفت: اكثر قريب به اتّفاق افعال اخلاقى يا حتى همه آنها به لحاظى زير عنوان صبر قرار مى‌گيرند چنانكه به لحاظهاى ديگرى «تقوا» و «برّ» بر آنها صادق خواهد بود. آرى در افعال اخلاقى حيثيتهاى مختلفى لحاظ مى‌شوند به لحاظ اينكه ترس از عذاب خدا انگيزه انجام آن كار مى‌شود تقواست و بدين لحاظ كه انجام آن به معنى مقاومت در مقابل عوامل مخالف درونى و بيرونى است مصداق «صبر» خواهد بود و از اين جهت كه اين كارها به نوبه خود مطلوب هستند كلمه برّ بر آنها صدق مى‌كند و بر اين اساس مى‌توان گفت: صبر نيز از مفاهيم عام اخلاقى است كه تمام حركات و سكنات و افعال و تروك اخلاقى انسان را در بر مى‌گيرد.
   در قرآن كريم چنانكه گفتيم «صبر» در موارد مختلفى بكار رفته. در بسيارى از موارد كاربرد