صفحه ٦٢

   چنانكه در مواردى بر انوار متعارف نيز كه عينى و خارجى هستند نور اطلاق شده و مى‌فرمايد:
«هُوَ الَّذى جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَالْقَمَرَ نُوْرا»(1)
(اوست كه خورشيد را نور افشان و ماه را روشن گردانيد.
و همچنين ظلمت نيز در ظلمتهاى مادى بكار رفته و مثلا مى‌فرمايد:
«يَخْلُقُكُمْ فى بُطُونِ اَمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقِ فى ظُلُمات ثَلاث»(2)
(شما را در شكم مادرانتان مى‌آفريند آفرينشى پس از آفريدن در تاريكيهاى سه گانه.
   بنابراين، مفاهيم «نور» و «ظلمت» در هيچ يك از موارد فوق، اخلاقى نيست چون به عنوان صفت براى فعل اختيارى انسان، مورد استفاده قرار نگرفته است.
ما تاكنون در قرآن، هيچ مورد ديگرى را نيز نيافته‌ايم كه كار اختيارى و اخلاقى به مفاهيم «نور» يا «ظلمت» توصيف شده باشد. گرچه به مواردى از كاربرد «نور» و «ظلمت» بر مى‌خوريم كه مى‌توان گفت: توصيف‌كننده نتايج افعال اختيارى انسان هستند؛ نظير اينكه مى‌گويد:
«اَوَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَاَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوْراً يَمْشى بِه فِى النّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِى الظُّلُماتِ لَيْسَ‌بِخارِج مِنْها»(3)
آيا آنكس كه مرده بود و زنده‌اش كرديم و براى او نورى قرار داديم كه به كمك آن ميان مردم راه مى‌رود، مَثَل او مانند كسى است كه در تاريكيهاست و از آن خارج نمى‌شود.
و نظير آنجا كه مى‌گويد:
«يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اتَّقُواللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يَؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِه»(4)
اى كسانى كه ايمان داريد، تقواى خدا پيشه كنيد و به پيامبرش ايمان آوريد تا شما را از رحمت خويش دو سهم دهد و براى شما نورى ايجاد كند كه بدان راه رويد.
و آيه ديگرى كه مى‌فرمايد: