صفحه ٢٩٥

   بهر حال اين سه نوع گرايش كلى است كه هر يك با ديگرى متفاوت است ولى هر سه نوع انسان را از فكر و انديشه صحيح درباره موضوعاتى كه بايد مورد انديشه قرار گيرد باز دارند.
   ما به لحاظ ديگر نيز مى‌توانيم گرايشات مزاحم انديشه درست را تقسيم كنيم:
   قرآن كريم قشرى از جامعه را به عنوان مترفين، مسرفين، و پيشگامان مبارزه با انبياء معرفى مى‌كند كه هر وقت پيامبرى مى‌آمد اينان در مقابلش مى‌ايستادند و مخالفت مى‌كردند شايد سرّ مخالفت آنان همين باشد كه آنان زندگى خوشى مى‌خواستند كه داشتند و در زندگى خويش كمبودى احساس نمى‌كردند. و از سوى ديگر گمان و احياناً يقين داشتند كه اگر راه انبياء را بپذيرند و دعوت آنان را اجابت كنند، اين زندگى لذّتبخششان به خطر مى‌افتد و همين گرايش به رفاه و آسايش منشاء مخالفت آنان مى‌شد.
   دوّمين گرايشى كه انسان را از كسب معرفت باز مى‌دارد گرايش به موقعيّت اجتماعى است كه اگر انسان فكر كند پذيرش خدا و قيامت و آخرت موقعيّت اجتماعى وى را به خطر مى‌اندازد اين فكر وى را از انديشيدن درباره موضوعات نامبرده باز مى‌دارد.
   البتّه بسيارى از مردم مقام و موقعيّت اجتماعى را براى اين مى‌خواهند كه وسيله‌اى باشد براى تأمين منافع مادّى تا بتوانند در سايه موفقيّتى كه يافته‌اند به چپاول و سوء استفاده‌هايى دست بزنند؛ ولى، در همه جا اين طور نيست و براى كسانى هم خود مقام موضوعيّت دارد. اين يكى از خواسته‌ها و گرايشات روانى انسان است كه در بين مردم از يك نوع برترى اعتبارى برخوردار باشد به او رئيس بگويند و در مقابلش احترام كنند.
   اينان بعكس گروه نخست ترجيح مى‌دهند اگر منافع مادّى و ماليشان به خطر مى‌افتد مقامشان محفوظ بماند و حتّى بسيار اتّفاق مى‌افتد براى كسب مقام يا پست و شهرتى يا براى حفظ آن مقاديرى خرج كنند و اين امر بيانگر اين حقيقت است كه گرايش به مقام و جاه پرستى به نوبه خود يك گرايش مستقّل است و مانع مى‌شود از اينكه انسان ذهن خود را به تفكّر صحيح مشغول دارد و به نتايج و معارف زلال و حقيقت دست يابد. چون اگر بخواهند دنبال انبياء بروند اين پست و مقامها در معرض خطر قرار مى‌گيرند.
   در قران آياتى هست كه به اين مطلب اشاراتى دارند يا حدّاقل مى‌شود چنين برداشتهايى از آنها كرد. مثل آيه: