طغيان و موجب دخول در جهنم مىشود. بسيارى از اين عناوين خود نمايانگر اين حقيقتند كه چون برخاسته از كفر يا ملازم با آن و يا ناشى از بىايمانى است، موجب عذاب ابدى مىشوند. بهرحال اگر كفر را جحود؛ يعنى، انكار عمدى فرض كنيم از روى بىايمانى مرتكب گناه شده؛ ولى، اگر گناه وى از ضعف ايمان ناشى شده باشد اين آيات متعرضش نيست.
از جمله آياتى نيز كه بخصوص بر اهميت ايمان به عنوان شرط ارزش اخلاقى تأكيد و بر اين دلالت دارند كه اعمال كفار هيچ ارزش ندارد نظير:
«اِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِىَ عَنْهُمْ اَمْوالُهُمْ وَلا اَوْلادُهُمْ مِنَ اللّهِ شَيْئاً وَ اُولئِكَ اَصْحَابٌ النّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فى هذِهِ الْحَيوةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ ريح فيها صِرٌّ اَصابَتْ حَرثَ قَوْم ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ فَاَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لكِنْ اَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ.»(1)
كسانى كه كافرند اموال و اولادشان آنان را از خداوند بىنياز نمىكند آنان اهل جهنمند و در آن جاودانند. حكايت آنچه را كه در زندگى اين جهان انفاق مىكنند، حكايت بادى است كه در آن سرما باشد و به كشت كسانى كه به خود ستم كردهاند رسيده پس آن را نابود سازد و خدا به آنان ستم نكرده اين خودشان هستند كه به خويش ستم روا مىدارند. و
«مَثَلُ الَّذينَ كفَرَوُا بِرَبِّهِمْ اَعْمالُهُمْ كَرَماد اشْتَدَّتْ بِهِ الرّيحُ في يَوم عاصِف لا يَقْدِرُونَ مِمّا كَسَبُوا عَلى شَىْء ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعيدُ»(2)
حكايت كسانى كه به پروردگارشان كافرند اعمالشان چون خاكسترى است كه در روزى طوفانى باد سخت بر آن وزد از كارهايى كه كردهاند چيزى دستگيرشان نمىشود. و
«وَالَّذينَ كَفَرُوا اَعْمالُهُمْ كَسَراب بِقيعَة يَحْسَبُهُ الظَمْآنُ ماءً حَتّى اِذا جائَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً»(3)
و كسانى كه كافرند اعمالشان چون سرابى است در بيابان كه تشنه، آن را آب پندارد و چون به سوى آن رود چيزى نيابد. و
اخلاق در قرآن
اساس ارزش اخلاقى در اسلام