باعث ترك سنّتها و احكام اسلامى شد. مؤمنانْ منزوى و گمراهانِ دروغپرداز به سخن درآمدند. مردم مؤمن، متعهد و حزب اللهى از ميدان رانده شده و تريبونها و رسانههاى جمعى در اختيار گمراهان قرارگرفت.
نَحْنُ الشِّعارُ و الاصحاب، و الخَزَنَةُ و الابوابُ...؛ ما محرم راز و ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) و خزانهدار علوم الهى مىباشيم. مردم براى ورود به شهر بايد از دروازه شهر وارد شوند. نيز، در جامعه اسلامى اهلبيت(عليهم السلام)دروازه ورود به معارف و حقايق اسلام مىباشند. قرآن كريم مىفرمايد: وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها؛(60)= و نيكى آن نيست كه از پشت خانهها در آييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند، و به خانهها از درِ (ورودىِ) آنهادرآييد.
اگر كسى بدون اذن از ديوار يا پشت بام وارد خانه شود، او را دزد و متجاوز خطاب مىكنند؛ همين طور، اگر كسى از مسير اهل بيت(عليهم السلام) وارد معارف اسلام نشود سارق است. تعبير حضرت به «سارق» تعبير عجيبى است. با اين ملاك مىتوان دريافت كه چه كسانى در جامعه اسلامى دزد هستند، و چه كسانى اهل خانواده يا مهمان شايستهاند. عدهاى مشروعيت نظام را به امر الهى و اذن پيامبر و امام مىدانند و تلاش مىكنند كه احكام اسلامى را رعايت كنند. در مقابل، عدهاى به دنبال هوسهاىِ باطل و پيروى از انسانهاى گمراه هستند. شعار اين عده، احياى سنتهاى باستانى است كه بر خلاف دستورات اسلام است. اكنون، كدام يك از اين دو طايفه، اهل اين خانه اسلامى هستند و كدام يك بيگانه و دزد مىباشند؟ اگر در جامعه اسلامى دزد، شناخته شود، بايد رانده شود و بلكه بايد دستش را قطع نمود. امام صادق(عليه السلام)مىفرمايند: مَن مَشى إلى صاحِبِ بِدْعَة فَوَقَّرَهُ فَقَدْ مَشى فى هَدْمِ الاسلام(61) = كسى كه با صاحب بدعت همراهى كند، و او را احترام نمايد همانا در راه نابودى اسلام قدم برداشتهاست