در پاسخ بايد گفت: كدام وحدت؟ آيا وحدت بر كفر؟! وحدت بر ظلم؟! وحدت بر حيوانيت؟! يا وحدت بر اساس حق، عدالت، ايمان، انسانيت، تقرب به خدا و بالاخره وحدت بر اساس حاكميت ارزشهاى الهى؟ اين دو نوع وحدت كاملا در مقابل يكديگر قرار دارند و وحدت به هر صورت ممكن مطلوب ما نيست. آيا وحدت بر شرك و ايجاد جامعه مشرك جهانى مطلوب است؟! «جامعه واحد»ى كه ما به دنبال ايجاد آن هستيم ايدهاى مقدس است كه عبارت است از وحدت بر محور حق، نه وحدت بر اساس فرهنگ الحادى غرب.
ما با هر وسيلهاى كه مردم را از فرهنگ اسلامى خويش دور سازد و به اصطلاح به فرهنگ جهانى غرب نزديك سازد مخالفيم. چرا؟ چون مردم را از حق و از سعادت دنيا و آخرت دور مىكند. آيا براى ما متحد شدن بر اساس هر محورى اصالت دارد؟! ما خواهان فرهنگ واحد حق و الهى هستيم كه ارزشهاى الهى، و نه ارزشهاى شيطانى بر آن حاكم باشد، وگرنه ما همان «اختلاف» و تعدد ملتها را به مراتب بر چنين وحدت كفرآميزى ترجيح مىدهيم، چون لااقل ما مىتوانيم دين و فرهنگ والاى خودمان را حفظ كنيم.
اين سخن كه «در ايده تشيع نيز مسأله جامعه واحد جهانى نيز مطرح است، پس چرا با فرهنگ جهانى غرب مبارزه مىكنيد؟» چيزى بيش از يك مغالطه نيست. در اينجا دو امر متضاد، يعنى نور و ظلمت وجود دارد. شما چگونه نور را با ظلمت مقايسه مىكنيد؟ ما خواهان وحدتى هستيم كه انسانها بر اساس نور گرد يكديگر مىآيند، در حالى كه آنان خواهان وحدت بر اساس ظلمت و نابود ساختن انوار هستند. چگونه اين دو با يكديگر قابل مقايسه است؟!
4. تعيين راهبرد و راهكار مبارزه و دفاع
پس از كسب چهار نوع معرفت: شناخت دشمن، شناخت عُمال داخلى، شناخت انگيزهها و شناخت ابزارها و شيوههاى رفتارى دشمن، نوبت به طراحى روش مبارزه با دشمن مىرسد. كسانى كه در زمينه مبانى فكرى و ارزشى اسلامى تسلط كافى دارند، بايد «مديريت دفاع» را تدوين كنند. اين كار بايد بر اساس ارزشها و جهانبينى توحيدى و اسلامى باشد. مبانى فكرى و ارزشى اسلام مهمترين مسألهاى است كه بايد به خوبى آن را شناخت و از آن به صورت كامل دفاع كرد. متأسفانه بسيارى از كشورهاى اسلامى در تمامى اين مراحلْ ضعف