خمينى(رحمه الله) از «ولايت مطلقه» منشأ ايجاد يك شبهه يا تفسير ناصحيح از سخن ايشان در ذهن برخى شده است. از نظر اين عده، ولايت مطلقه نظريهاى است كه مختصّ امام خمينى(رحمه الله)است و هيچ فقيهى از آن سخنى به ميان نياورده است و آنچه فقهاى ديگر از گذشته تا به حال از آن ياد نمودهاند بحث «ولايت عامه» است كه در مقابلِ ولايت خاصه (مقيده) قرار مىگيرد. آنان مىگويند: «ولايت عامه» كه از سوى فقهاى ديگر مطرح گشته، سرپرستى امور مختلف جامعه، مثل نصب قاضى و حاكم در محدوده احكام اسلامى است و حوزه ولايت او هر چند وسيع و گسترده است اما نمىتواند بر خلاف دستورات اسلامى عمل كند؛ در حالى كه «ولايت مطلقه»، مقيَّد به احكام اسلام نيست بلكه فقيه مىتواند هر آنچه به صلاح جامعه است اِعمال نمايد، اگر چه صد در صد ضد اسلام باشد!!
3. تحريف سخنان امام خمينى(رحمه الله)
به اعتقاد اينجانب، اين گونه برداشتِ ناصحيح از سخنان امام خمينى(رحمه الله) يك نعل وارونه است؛ چه اين كه اولا، ديدگاه امام خمينى(رحمه الله) را در مقابل نظر ساير فقها قرار مىدهد؛ به اين معنا كه سخن ايشان را خلاف اجماع و فاقد ارزش و اعتبار علمى لازم جلوه مىدهد. اگر فقيهى بخواهد حرفى بر خلاف اتفاق و اجماع فقهاى ديگر بزند، فتواى او «شاذ» و بسيار آسيبپذير خواهد بود. البته گاهى اين مطلب را به عنوان طرفدارى از نظريه امام خمينى(رحمه الله) مطرح مىسازند، اما اين كار در حقيقت سخن ايشان را در مقابل همه فقها قرار مىدهد.