و او را دور مىكنند. به هر حال، دفاع حيوانات به «زندگى مادى» باز مىگردد، خواه دفاع از جان خودشان باشد يا دفاع از فرزندان، خانواده و يا افراد همنوعشان. اين نهايت دفاعى است كه در حيوانات وجود دارد. اين نوع دفاع در واقع «دفاع حيوانى» است: دفاع از جان، دفاع از مال، دفاع از آب و خاك، وطن و ساير مسايل مادى. اين گونه امور كم و بيش در حيوانات ديگر هم وجود دارد. اما دفاع در انسان به اين موارد منحصر نيست. آنچه دفاع انسان را ممتاز مىسازد دفاع از انسانيت انسان و دفاع از ارزشها است. اين امر، ويژه انسان است. اين مسأله دفاع انسان را از دفاعى كه در حيوانات وجود دارد مشخص و ممتاز مىسازد و از همه مسايل ديگر مهمتر است.
3. پرسشهايى درباره چگونگى دفاع انسانى
پرسشهاى متعددى در باره دفاع انسانى مطرح است؛ پرسشهايى نظير اين كه: انسان بايد از چه امورى دفاع كند؟ آيا تنها بايد از جان، فرزندان، فاميل، جامعه و ملت خويش دفاع كند، و كار به انسانهاى ديگر نداشته باشد، يا بايد از همه انسانها دفاع كند؟ آيا تنها بايد در مقابل دشمنى كه منافع مادى انسانها را به خطر انداخته است دفاع كرد؟ به عبارت ديگر، آيا دفاع مخصوص امور مادى است، يا امور ديگرى نيز در ميان است كه دفاع از آنها ضرورت دارد؟ اگر دشمن به جان ما، فرزندان، خانه، آب و خاك ما ضررى نزند، ولى در صدد آسيب رساندن به انسانيت، ارزشها و دين ما برآيد، آيا ما هيچ وظيفهاى نداريم؟ پرسش ديگر آن كه، بايد با چه ابزار و وسايلى دفاع كرد و حدّ و مقدار دفاع چه مقدار است؟ و در نهايت اين كه، ابعاد دفاع كدام است؟ فرضاً اگر دشمن در صدد آسيب رساندن به جان ما است، آيا تنها دفاع فيزيكى، مانند فعاليت بدنى و استفاده از تكنولوژى كافى است، يا راههاى ديگرى براى دفاع وجود دارد؟ اينها پرسشهايى است كه بايد به عنوان مقدمه مباحث آينده بدانها پاسخ داده شود، تا آن كه وظايف و چگونگى فعاليت دولت در دفاع از مردم روشنگردد.
4. دفاع شخصى و دفاع اجتماعى
گاهى دشمن انسان، يك دشمن فردى است؛ خواه مسلمان باشد يا غيرمسلمان، هموطن باشد يا غير هموطن. اگر دشمن بخواهد خطرى را به جان يا مال انسان وارد سازد، بايد در مقابلش