يكى از روشهايى كه امروزه بسيار متداول است و استعمارگران براى ايجاد سلطه از آن به وفور بهره مىبرند «روشهاى فرهنگى» است، كه در اين راه از تكنيكها و شيوههاى بسيار پيچيدهاى استفاده مىكنند. گاه با سوء استفاده از مفاهيم خودى و تحريف آنها، در پى اِعمال مقاصد خويش هستند. براى مثال، در فرهنگ ما «حرّيّت» واژهاى مقدس است. برخى بزرگان اخلاق و فلاسفه ما گفتهاند: اساس همه فضايل اخلاقى «حرّيّت» است. فخر رازى در كتاب «المباحث المشرقيه» در بحث فلسفه اخلاق مىگويد: حرّيّت، اساس همه فضايل اخلاقى است. نيز «حرّيّت» در كلمات اميرالمؤمنين(عليه السلام) و سخنان حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) و در كلمات ساير بزرگان دين، واژه بسيار مقدسى است. اما امروزه اين واژه آنچنان تحريف و مسخ شده كه حرّيّت به بىبند و بارى، عدم مسؤوليت، هواپرستى و روش حيوانيت معنا مىشود! لفظ همان لفظ است و حتى به آيات و روايات آن نيز استدلال مىكنند، ولى معنايى كه به اين لفظ مىدهند درست مقابل آن چيزى است كه در فرهنگ اسلامى ما به عنوان ملاك ارزش مطرح است! شبيه اين واژه، اصطلاحات و واژههاى فراوانى وجود دارد كه در اين جا مجال بيان آنها نيست.
3. تفاوت دهكده جهانى اسلام و غرب
ما نيز آرزو داريم كه همه مردم در راه حق يكسان شوند و در دولتى كه وجود مقدس حضرت ولىعصر عجل اللّه فرجه الشريف در آن حكومت مىكند وحدت پيدا كنند. منظور از يكسان شدن آن است كه همه عدالت را رعايت كنند، به حقوق يكديگر احترام بگذارند و ارزشهاى الهى و اسلامى در همه جهان حاكم شود. اما آنچه كه دشمنان اسلام با نام «فرهنگ واحد جهانى» و يكسانسازى ملتها تبليغ مىكنند و در پى ايجاد آن هستند اين است كه ارزشهاى اسلامى و الهى از بين رفته، همه تحت سلطه و تجاوز قرار گيرند و مفاسد جوامع غربى در همه دنيا گسترش پيدا كند. از اين رو بين «وحدت» يا «جامعه واحد»ى كه اسلام و به خصوص تشيّع به دنبال آن است و با «فرهنگ واحد جهانى» كه دشمنان اسلام در صدد آن هستند تفاوت اساسى وجود دارد. همين امر بر برخى نادانها و كجانديشان مشتبه شده است. آنان وقتى مىخواهند رفتارهاى تجاوزگرانه آمريكا را توجيه كنند، مىگويند: آيا مگر شما نيز معتقد نيستيد كه سرانجام دنيا، به يك «جامعه واحد» تبديل مىشود؟!