شبيه همين مسأله در تكاملهاى معنوى وجود دارد. همان گونه كه معلم در انتقال مفاهيم نقشى مهم دارد، يك مربى اخلاق نيز در رشد روحى و معنوى اثرگذار است، تا آنجا كه گفتهاند: بدون مربى و استاد اخلاق، تكامل معنوى ميسّر نيست.
پس همانگونه كه زندگى اجتماعى براى تأمين ابعاد مادى انسان مؤثر است و هر مقدار روابط پيچيده اجتماع به گونه صحيح اداره شود، نيازهاى مادى انسان بهتر و بيشتر تأمين مىگردد، در بُعد معنوى نيز همين طور است. هر قدر جامعه سالمتر باشد و مديريتى صالحتر بر آن حاكم باشد، زمينه پيشرفتهاى معنوى و اخلاقى در جامعه فراهمتر خواهد بود. اينها از بركات زندگى اجتماعى است.
بنابراين ما براى رفع نيازهاى مادى خويش به دستگاه «حكومت» نيازمنديم تا از طريق وزارتخانههاى كشاورزى، صنعت، تجارت و ساير نهادها، با مديريت، برنامهريزى و نظارت اين مسايل را سامان دهد. علاوه بر آن، وظيفه مهمتر حكومت اين است كه وزارتخانههايى با تشكيلات متناسب براى رشد معنوى و اخلاقى افراد در نظر بگيرد. در حكومتهاى لاييك به اين گونه امور توجهى نمىشود و البته از آنان توقعى نيست. آنان نه به روح معنوى و انسانى معتقدند و نه به زندگى ابدى ايمان دارند: وَ قالُوا إِنْ هِيَ إِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِين(140) و گفتند: جز زندگى دنياى ما (زندگى ديگرى) نيست و برانگيخته نخواهيم شد.
قرآن كريم در مقابل اين دنياپرستان مىفرمايد: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَياةَ الدُّنْيا ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ ...(141) پس، از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است، روى برتاب. اين منتهاى دانش آنان است.
5. مسؤولان سكولار در حكومت اسلامى!
انبيا آمدهاند تا آدميان را متوجه بُعد حقيقى انسان، و زندگى پس از مرگ نمايند. انسان بايد به اين بينش برسد كه زندگى چند روزه در مقايسه با زندگى آخرت در حكم صفر است. زندگى دنيا گرچه هزار سال طول بكشد در مقايسه با زندگىِ بىنهايتِ پس از مرگ نسبتى بسيار ناچيز