انجيل گذشته باشد، پس اسلام با يهوديت و مسيحيت چه فرقى دارد؟! چه اينكه در اين حالت، احكام اسلام قابل اجرا نيست. پذيرش اسلام به معناى پذيرش تمام احكام آن و لزوم اجراى دستورات آن است. در اسلام فقط موارد بسيار محدودى، از جمله در مورد مسأله قبله، نسخ حكم واقع شده است. ساير احكام اسلام محدود به زمان خاصى نبوده و قابل نسخ نيست. جاودانگى تعاليم اسلام، امرى قطعى و از ضروريات اسلام است. بنابراين، انكار جاودانگى احكام اسلام مساوى با انكار اسلام، انكار ضروريات و ارتداد است.
3. سوء استفادههاى مدعيان قرائتها
غير از مسأله قرائتهاى متعدد لفظى، كه مفهوم آشنايى در ادبيات ما است، زمينههاى فرهنگى ديگرى نيز براى پذيرش اين شبهه وجود دارد. قرآن مشتمل بر «آيات محكم» و «آيات متشابه» مىباشد و آيات متشابه قابل تفاسير گوناگون است: مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهات(116) پارهاى از قرآن، آيات محكم (صريح و روشن) است. آنها اساس كتابند؛ و پارهاى ديگر متشابهاتند.
همچنين مسأله «تأويل» آيات قرآن نيز مورد توجه اين عده بوده است. برخى آيات قرآن و بلكه همه آيات قرآن داراى تأويل است.
موضوع «ظاهر و باطن قرآن» نيز در اين زمينه مورد توجه بوده است و از آن براى تعدد قرائتها سود مىجويند. در روايات مىخوانيم كه قرآن كريم غير از «ظاهر» داراى «بطن» يا «بطون» است و حتى تا هفت بطن براى آيات قرآن ذكر شده است.
كسانى كه با فرهنگ قرآنى آشنا هستند، مىدانند اينگونه امور، يعنى تعدد تفسير، تأويل، و ظاهر و باطن داشتن قرآن پذيرفته شده است، ولى عدهاى مغرض از اين واژهها براى ترويج عقايد باطل و اغراض شيطانى خويش سوءاستفاده مىكنند. آنان مىگويند: ظاهر و باطن هر دو پسنديده و صحيح است. آيات قرآن مىتواند معانى متعدد و متضاد داشته باشد و همه آنها صحيح است. يك معناى آن را «جبرىها» مىپذيرند، و معناى ديگر را«تفويضىها» ، يك معنا را «سنّىها» مىپذيرند و معناى ديگر را «شيعيان» قبول دارند. از نظر آنان همه اين معانى متعدد درست است و دليل آن هم وجود فرقههايى است كه هميشه وجود داشتهاند!