را براى جامعه تجويز مىنمايد؟! بديهى است كه پاسخ منفى است، مگر اين كه خودش اهل هرج و مرج باشد و يا از نظر عقلى كمبود داشته باشد.
پس، از حكم قطعى عقل مىتوان اراده تشريعى الهى و رضايت اسلام را به دست آورد. البته راه كشف و رسيدن به حكم اسلام، دلخواه و از روى هوا و هوس نيست بلكه راه صحيح و به اصطلاح، متدلوژى فقاهت همان چيزى است كه فقها مطرح ساختهاند. امام خمينى(رحمه الله)بارها روى فقه جواهرى تأكيد مىفرمودند. بنابراين اگر گفته مىشود فلان امر مخالف شرع يا ضد اسلام است، الزاماً به معناى مخالفت با آيه يا روايتى نيست، بلكه ممكن است مخالف حكم عقل قطعى باشد؛ چون از حكم عقل قطعى نيز مىتوان به حكم شرع دست يافت. بنابراين چيزى كه در ضديت با حكم قطعى عقل باشد خلاف شرع نيز خواهد بود.
6. احكام اوليه و احكام ثانويه
بعد از انقلاب اسلامى اصطلاح «احكام اوليه و احكام ثانويه» و مباحث مربوط به آن بسيار رايج گشت. براى مثال نماز و روزه از احكام اوليه اسلام است. وضو و غسل در شرايط عادى از احكام اوليه اسلام است. اما ممكن است شرايط استثنايى نيز رخ دهد كه شارع مقدس يا قانونگذار اسلام آن را ناديده نگرفته است، بلكه براى آن، قواعد كلى وضع نموده كه در شرايط خاص و استثنايى، حكم ديگرى جايگزين «حكم اوّلى» مىشود. در اصطلاح فقها احكامى كه در شرايط خاص جايگزينِ احكام اوليه اسلام مىگردند «احكام ثانويه» ناميده مىشوند.
احكام ثانويه در يك تقسيم، خود به دو دسته تقسيم مىشوند. قسم اول احكام ثانويهاى هستند كه دليل آن در قرآن يا روايات به طور صريح بيان شده است. مثلا اصل اين است كه همه مردم براى نماز وضو بگيرند يا همه مردم در مواردى واجب است كه غُسل كنند؛ امّا اگر آب فراهم نبود يا آبِ حلال پيدا نشد، وظيفه چيست؟ آيا در فقدان آب، نماز ساقط است؟ شارع مقدس يا قانونگذار اسلام صريحاً حكم ثانوى «تيمّم» را جايگزين حكم اولى «وضو» نموده است: وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُورا(77)= و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كردهايد و آب نيافتهايد، پس بر خاكى پاك تيمم كنيد، و صورت و دستهايتان را مسح نماييد، كه خدا بخشنده و آمرزنده است.