صفحه ٩٣

جلسه سى و يكم: ثبات و تغيير در نظام حقوقى

1. مرورى بر مطالب پيشين
موضوع بحث حقوق از ديدگاه اسلام بود كه در دو بخش مورد بحث قرار داديم: 1. فلسفه حقوق از ديدگاه اسلام 2. قواعد و قوانين حقوقى اسلام. مهم‌ترين حق در بخش دوم «حقوق حكومت بر مردم» و «حقوق مردم بر حكومت» است. نظام حكومتى اسلام از آن جهت كه داراى ويژگى «اسلامى» است، علاوه بر وظايفى كه ساير حكومت‌ها در اداره جامعه دارند، وظيفه مهم‌ترى نيز بر عهده دارد. اين وظيفه عبارت است از: ترويج ارزش‌هاى اسلامى در جامعه، و جلوگيرى از بدعت‌ها و امورى كه با روح اسلام و ارزش‌هاى دينى در تضاد است. پس به بهانه اين كه اسلام به مردم آزادى داده است، نمى‌توان نسبت به اين تكليف شانه خالى كرد. حكومت اسلامى بايد نسبت به جريانات موجود در جامعه نظارت داشته باشد تا از مسير اسلام خارج نگردد. بر اساس روايات، يكى از حقوق مردم بر حكومت، مطالبه احياى سنّت‌ها و اِماته بدعت‌ها است. به عبارت ديگر، وظيفه حكومت اسلامى احياى سنّت‌ها و مبارزه با بدعت‌ها است؛ متقابلا حقى براى مردم ثابت مى‌شود و آنان مى‌توانند اين حق را از حكومت مطالبه كنند تا سنّت‌هاى دينى احيا و بدعت‌ها نابود گردند.(84)
حق مردم در مطالبه ترويج و تحقق ارزش‌هاى دينى و مبارزه با خرافات و بدعت‌ها، يك حق مسلّم و غير قابل گذشت است. اين حق همانند حقوق مالى يا بسيارى از حقوق غير مالى نيست كه صاحب حق بتواند از آن صرف‌نظر كند؛ بلكه اين حق توأم با تكليف است نظير حق شركت در انتخابات. همه مردم حق شركت در انتخابات عمومى را دارا هستند، اما همان طور