همان چيزى را كه شما «خوب» يا «معروف» مىدانيد به زبان جارى مىسازد، ولى در عمل، در پى منكرات و كارهاى ناپسند و ناحق است.
آرى، ترسى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نسبت به آينده دارد از اين عناصر چندچهره و منافق است. امام خمينى رضوان اللّه عليه نيز در مورد برخى گروهكها (نهضت آزادى) فرمودند: آنان از تروريستهاى منافق بدترند. سخن آن بزرگوار به اين دليل است كه اين عده داراى ظاهر اسلامى هستند. اهل عبادت، نماز و روزه بوده و با رفتار فريبنده خويش از اسلام و انقلاب حمايت مىكنند، ولى در باطن، دلشان با كفار و دشمنان اسلام است. از اين رو است كه مرحله دوم، يعنى شناسايى عناصر داخلى و ستون پنجم دشمن، از مرحله اول سختتر است. بسيارى از مردم، اهل صداقت، پاكى و درستى هستند، ولى در ميان آنان عناصرى چندچهره و خطرناك نيز يافت مىشود. مردم باور نمىكنند اين عده كه چهرههايى ظاهر الصلاح دارند، در دل خويش نيتهايى پليد و شوم داشته باشند؛ از اين رو فريب آنها را مىخورند. البته بحمداللّه جامعه اسلامى ما بعد از انقلاب به بركت رهنمودهاى امام خمينى(رحمه الله)از نظر شناخت سياسى آنچنان ارتقا پيدا كرده است كه اكثريت قريب به اتفاق جامعه ما، اين دشمنان را در هر لباس و تحت هر ماسك و نقابى كه باشند مىشناسند، ولى هنوز عدهاى سادهدل، فريب برخى چهرهها و قيافههاى ظاهر الصلاح را مىخورند.
مرحله سوم، شناخت انگيزه دشمن
انگيزههاى مختلفى را مىتوان در دشمنى با اسلام و جامعه اسلامى جستجو كرد. يكى از مهمترين انگيزههاى هر دشمنى در جنگها و مبارزات نظامى، به دست آوردن منابع مادى و اقتصادى است؛ مثلا گاه يك كشور به كشور همسايه تجاوز مىكند تا منابع نفتى آن كشور را در اختيار بگيرد. شناخت اين انگيزه واضح و روشن است و اغلب مردم از آن آگاهى پيدا مىكنند. برخى منافع مادى درجه دوم نيز وجود دارد كه تعدادى از جنگها بر اساس آن اتفاق مىافتد؛ مثلا در گذشته هر گاه دشمن به پيروزى دست مىيافت، زنان آن جامعه و برخى مردان را به اسارت مىبرد و به عنوان برده اسير مىكرد. اين انگيزه نيز از نوع «منافع مادى» است.
اما از ديرباز انگيزههاى ديگرى نيز در جنگها و مبارزههاى دشمنان وجود داشته است كه افراد ساده و سطحىنگر از وجود اين انگيزهها غفلت مىورزند. براى روشن شدن اين مطلب مناسب است ابتدا مثال سادهاى از رفتارهاى فردى بيان كنيم: گاه دو همكار، دو برادر يا دو نفر