جلسه سى و هفتم: قرائتهاى مختلف از دين (4)
1. مرورى بر مطالب پيشين
موضوع بحث «نظريه حقوقى اسلام» بود. بخشى از آن، مربوط به «حقوق حكومت بر مردم» و «حقوق مردم بر حكومت» است. غير از وظايف مشتركى كه براى هر حكومتى شمرده مىشود، از ديدگاه اسلام مهمترين وظيفه حكومت اسلامى از آن جهت كه «اسلامى» است، احياى سنّتهاى اسلام و مبارزه با بدعتها است. اجراى اين وظيفه مهم امروزه با مشكلاتى مواجه است كه بهطور عمده به وسيله القاى شبهات فراهم مىشود. يكى از اين شبههها، شبهه اختلاف قرائتها است كه در چند دهه گذشته، مخصوصاً در اين دهه اخير رواج پيدا كرده است. اين روزها اين مسأله در ادبيات سياسى و دينى ما وارد گشته و حتى برخى از مسؤولان كشور اين واژه را به كار برده بدان استناد مىجويند. بنابراين، براى روشن شدن زواياى اين مطلب، لازم است بحثى تفصيلى در اين زمينه انجام گيرد.
قرائتهاى مختلف براى مردم ما اصطلاحى آشنا است. اين آشنايى به بحث قرائتهاى مختلف در برخى آيات قرآن كريم بازمىگردد. با توجه به قواعد علم تجويد، بعضى از قاريان قرآن كريم يك آيه را چند گونه قرائت مىكنند؛ قواعدى مانند: اشمام، اماله، تخفيف همزه و غيره. هر يك از اينها، نوعى قرائت از قرآن كريم محسوب مىشود. علاوه بر اين، برخى كلمات قرآن از نظر حروف يا اِعراب داراى اختلاف قرائت است؛ مانند: «يَطْهُرْنَ» كه «يَطَّهَّرْن» نيز قرائت شده، و نيز «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» كه «مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ» نيز قرائت شده است. عدهاى با سوء استفاده از اين مفهوم آشنا در ادبيات دينى ما، مفهوم غربى آن را وارد ادبيات ما كردهاند، در حالى كه اين مفهوم يك اصطلاح خاص بوده و جايگاه ويژه آن، همان مغرب زمين است. غرب بعد از رنسانس با پارهاى مشكلات دينى مواجه گشت و اختلافاتى، به خصوص ميان «كاتوليكها» و «پروتستانها» در نحوه تفسير متون مقدس به وجود آمد. اين اختلافات به