جلسه سى و ششم: قرائتهاى مختلف از دين (3)
1. مرورى بر مطالب پيشين
موضوع بحث «وظايف حكومت اسلامى» بود. گفتيم كه حكومت اسلامى علاوه بر وظايفى كه هر حكومت مدنى و صالح به عهده دارد، وظيفه سنگينتر ديگرى نيز دارد كه عبارت از احياى باورها و ارزشهاى اسلام در جامعه و ترويج احكام و قوانين اسلامى است. اين وظيفه از جهان بينى اسلامى و اعتقادات مسلمانان سرچشمه مىگيرد. بنابراين وظيفه حكومت اسلامى تنها حفظ امنيت و تأمين نيازمندىهاى مادّىِ جامعه، مانند بهداشت، نيست.
با وجودى كه حكومت اسلامىِ ما خود را متعهد به اسلام مىداند و در قانون اساسى ما نيز بدان تأكيد شده است، اما مشاهده مىكنيم كه مسؤولان حكومتى، در احياى ارزشها و باورهاى دينى آن چنان كه انتظار مىرود موف نيستند. گاهى شرايط خاص اجتماعى، مانع آنان در اجراى احكام اسلامى است؛ اما شواهدى وجود دارد كه گاهى با وجود توان اجرايى، خود را موظف به رعايت دستورات دينى نمىدانند. اين امر ناشى از شبهههايى است كه براى اين عده مطرح است و نتيجه آن، تشكيك در ضرورت اجراى احكام اسلامى است. يكى از آن شبههها، مسأله «تعدد قرائتها» است كه در چند سال اخير در ادبيات علمى و سياسى ما مطرح شده و موج آن به ادبيات دينى نيز سرايت كرده است. وقتى گفته مىشود: در اسلام فلان چيز واجب است، يا فلان چيز حرام است، مدعيان «قرائتها» مىگويند: اين مطلب بر حسب قرائت شما است و در اين باره قرائت ديگرى هم وجود دارد! از آنجا كه تعابيرى مانند: اختلاف قرائتها و اختلاف فهمها، در اين چند سال اخير زياد مطرح شده است، تبيين مسأله براى مردم متدين و خصوصاً جوانان عزيز ايجاب مىنمايد كه ما نيز بحث نسبتاً مبسوطى در اين باره مطرح سازيم تا شبهات موجود برطرف گردد. در اين راستا و در چند جلسه قبل اين پرسش را طرح كرديم كه آيا در ادبيات دينى ما و در جامعه اسلامى چيزى به نام تعدد