قرائتها يافت مىشود؟ گفتيم، در مواردى عين همين تعبير به كار رفته است. براى مثال در مورد برخى آيات قرآن تعدد قرائت وجود دارد. گاهى نيز مىبينيم كه قاريان مصرى يا قاريان ايرانى يك آيه را به صورتهاى گوناگون قرائت مىكنند. مسلمانان با اين امر اُنس ذهنى دارند. گاهى نيز يك لفظ واحد داراى چند معنا است. به عبارت ديگر، يكى از مصاديق مسأله «تعدد قرائتها»، وجود معانى متعدد براى يك لفظ است. اطلاق «تعدد قرائتها» به تعدد معانى، از باب علاقه مجاورت يا علاقه سبب و مسبب است. در واقع در اين حالت، تعدد معنا است نه تعدد قرائت. همچنين بين فقها و مجتهدان اختلاف فتوا وجود دارد. فقهاى اسلامى در بسيارى از مسايل فقهى با يكديگر اختلافنظر دارند، كه عدهاى از اين امر به «تعدد قرائت» تعبير مىكنند. ما حتى در فرهنگ و ادبيات دينى شاهد اختلافنظر در مسايل اعتقادى بين صاحبنظران هستيم؛ البته اين موارد بسيار نادر است. همچنين اگرچه در آياتى از قرآن كريم قرائتهاى گوناگون وجود دارد، نيز ممكن است يك آيه داراى چند معنا در عرض يكديگر باشد، اما اين موارد نيز نادر هستند. پذيرش تعدد قرائتها بدين معنا نيست كه هر آيهاى از آيات قرآن داراى چند معناى گوناگون است. نيز پذيرش اين امر، بدين معنا نيست كه هر كس مىتواند معنايى دلخواه و به ميل خويش براى آيهاى از قرآن ارائه دهد. براى مثال، بسم اللّه الرحمن الرحيم تنها داراى يك قرائت است. بنابراين نمىتوان آن را به گونه ديگر خواند. ما بيش از شش هزار آيه در قرآن داريم كه يك قرائت بيشتر ندارد. همين امر در مورد احكام فقهى نيز صادق است. بسيارى از مسايل فقهى، ضرورى و قطعى و مسلّم هستند و در مورد آنها اختلافى بين فقها وجود ندارد. اگر كسى در آن مسايل ابداع خلاف نمايد، به حكم اين كه خلاف اتفاق و خلاف اجماع است، مردود شمرده مىشود. برخى مسايل فقهى، از ضروريات دين محسوب مىگردد، اگر كسى آنها را قبول نداشته باشد، اصلا مسلمان محسوب نمىشود. بنابراين همه چيز قابل قرائت نيست، بلكه موارد خاصى اين ويژگى را دارند، كه البته آن هم دليل خاص خود را دارد.
منشأ اصطلاح «قرائتهاى مختلف» كه امروزه برخى نويسندگان و گويندگان ما آن را تكرار مىكنند، از كجا است؟ همان طور كه قبلا بيان شد، زادگاه اين اصطلاح اروپا بود و پس از آن به آمريكا سرايت نمود و به تدريج به كشورهاى شرقى و كشورهاى اسلامى راه پيدا كرد. عامل اجتماعى پيدايش اين امر در مغرب زمين، وجود مذاهب گوناگون در مسيحيت بود كه