انسان در درمان بيمارىها از اين شناخت غريزى كه حيوانات از آن بهره مىگيرند محروم است. اين نادانى يا ناتوانى انسان داراى حكمت است. خداوند خواسته است حداكثر فعاليت آدمى، آگاهانه و با انتخاب و اختيار باشد. انسان خليفه خدا و مظهر صفات الهى است. بنابراين بايد مظهر اتمّ صفات خداوند باشد. امتياز و ويژگى خاص انسان نسبت به ساير موجودات «قدرت انتخاب و گزينش» است و طبيعتاً بايد زمينه آن در انسان بيشتر باشد. از اين رو، هم نيازش به علوم و معارف بيشتر است، هم راههاى استفاده او از طبيعت بيش از همه حيوانات است و هم آفات و امراضى كه سلامتى انسان را تهديد مىكند بسيار متنوعتر است. احتياج انسان، بيشتر به «علوم آگاهانه» و نه «علوم غريزى» است. انسان نمىتواند خود به خود مسايل را بفهمد، بلكه بايد در پى شناخت بيمارىها، داروها و در يك كلام «علم پزشكى» باشد. انسان مجبور به زحمت، تلاش و تجربه است تا بتواند نسبت به جهان اطراف خويش شناخت پيدا كند. بعد از «شناخت» نوبت به «عمل» مىرسد. انسان در «عمل» نيز آزاد است. يكى از عوامل مهم در عملكرد صحيح، داشتن تعهد و مبارزه با هوسها و ميلهاى درونى است. انسان بايد براى حفظ سلامتى خويش متعهد و بر خويشتن مسلط باشد. هر گاه فهميد مواد مخدر و مسكرات برايش ضرر دارد، بايد لذتهاى زودگذر را زير پا بگذارد تا بتواند سلامتى بدن، عقل و روان خود را حفظ كند.
به هر حال، انسان از همه موجودات روى زمين آسيبپذيرتر است. انواع آفات جسمانى متوجه انسان است. اكنون سخن ما در باره «آفات جسمانى» است. آفات جسمانى مربوط به انسانها بسيار بيشتر از آفات جسمانى مربوط به حيوانات است. برخى از اين آفات و امراض جسمانى، «آفات درونى» هستند؛ بدين معنا كه يا اساساً اين بيمارى در درون بدن انسان توليد مىشود، و يا اگر از خارج آمده است، بعداً در بدن ثابت مىماند. در اين ميان، برخى آفات و امراض جسمانى، «آفات خارجى» است كه از خارجْ بدن انسان را مورد حمله قرار مىدهد. البته اين گونه آسيبها اختصاص به انسان ندارد، بلكه در مورد حيوانات هم وجود دارد. براى مثال، يك فرد از غذاى نامناسب يا مسموم استفاده مىكند. در نتيجه، در داخل بدن او فعل و انفعالاتى صورت مىپذيرد و او را مريض مىكند و به او آسيب مىرساند. گاه نيز يك موجود بيرونى مانند گرگ به انسان حملهور مىشود و به او آسيب مىرساند. پس ما به دو نوع دفاع نيازمنديم: يك نوع دفاع با آفات درونى كه سلامتى درونى ما را تأمين مىكند و يك نوع دفاع بيرونى در مقابل خطرهايى كه از بيرون متوجه ما مىشود.