كشاورزى، كه گاهى يك يا چند وزارتخانه بدان اختصاص داده مىشود. همچنين بهرهبردارى و حفظ منابع زيرزمينى و روزمينى نيازمند برنامهريزى و نظارت است. بازرگانى و تجارت و صنايع سبك و سنگين نيز با نيازهاى مادى مردم جامعه در ارتباط است كه البته بر حسب شرايط و موقعيت جغرافيايى هر كشور ممكن است يك يا چند مورد از اين موارد از اهميت بيشترى برخوردار باشد. براى مثال، اگر بازرگانى و تجارت يك كشور بسيار توسعه يافته باشد، ممكن است دو يا چند وزارتخانه بدان اختصاص يابد و در برخى كشورها كه بازرگانى اهميت كمترى دارد، ممكن است چند امر از امور فوق در يك وزارتخانه رسيدگى شود. به هر حال، همه اينها تحت عنوان تأمين نيازهاى مادى جامعه قرار دارد و همگى در اين ويژگى شريك هستند كه انجام اين امور از ناحيه افراد به تنهايى امكانپذير نيست و يا داوطلب كافى براى آن وجود ندارد.
آنچه گذشت نقش دولت در تأمين نيازمندىهاى مادّى و توليد كالا و خدمات با استفاده از منابع طبيعى را نشان مىدهد، ولى نيازهاى مادى انسان تنها توليد و توزيع كالاها و خدمات نيست. در برخى موارد، جامعه نيازمند دفع ضررها، آسيبها و آفاتى است كه زندگى افراد جامعه را مورد خطر قرار مىدهد. به عبارت ديگر، ما در راستاى نيازهاى مادى خويش، هم به «جذب» و هم به «دفع» احتياج داريم. جوامع بشرى معمولا در معرض آفات و گرفتارىهايى هستند كه برخى از اين آفات، آفات طبيعى و برخى ديگر آفاتى است كه به دست بشر توليد مىشود. اگر اين آفات در جامعه بروز پيدا كند و يا شايع گردد، آسيبهاى جدّى به مردم وارد مىشود. بنابراين، ما نيازمند دستگاهى هستيم كه در پيشگيرى آفات يا برطرف ساختن آنها، نقش سازندهاى داشته باشد. البته ممكن است اين آفات نسبت به منابع طبيعى و يا نسبت به خود انسان باشد. از اين رو، «وزارتخانه بهداشت و درمان» ايجاد مىشود چون جوامع انسانى در معرض شيوع امراض گوناگون است. اگر افراد به تنهايى بخواهند با امراض مقابله كنند و بهداشت و درمان خويش را عهدهدار گردند، از توان آنان خارج است؛ مخصوصاً در جوامع گسترده، كه معالجه و پيشگيرى از امراض و بيمارىها، داراى پيچيدگىهاى خاصّى است. از اين رو، تقريباً در تمام كشورهاى دنيا وزارتخانهاى به نام «وزارت بهداشت و درمان» يا مشابه آن وجود دارد. وظيفه اين وزارتخانه جلوگيرى از شيوع بيمارىها است، و چنانچه امراض شايع گشت وظيفه آنان معالجه و درمان است. هر گاه يك بيمارى شايع