صفحه ٨٠

كلاف سردرگمى وارد شده است كه هرگز به انتها نمى رسد، در حالى كه اگر منظر جامعه اى به طرف معنويات قرار گرفت، جنس معنويات طورى نيست كه يا بايد پيش من باشد، يا پيش شما، و نه تنها روحيه ى تضاد و تقابل در آن نيست بلكه روح آرامش و اميد سراسر آن را فرا مى گيرد، چون جنس عالم غيب، حركت و تغيير نيست، اضطرابِ از دست رفتن چيزها در آن نيست تا گرفتار رقابت شويم و بخواهيم همديگر را حذف كنيم. لذا در آيه ى 21 سوره حديد مى فرمايد: «سَابِقُوا إِلَي مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يؤْتِيهِ مَن يشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» «1»
 براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه عرض آن چون عرض آسمان و زمين است و براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده اند، بر يكديگر سبقت جوييد. اين فضل خداست كه به هركس بخواهد آن را مى دهد و خداوند داراى فضل عظيمى است.
وقتى سبقت ها به سوى مغفرت پروردگار باشد و انسان جهت خود را به سوى بهشتى كه در اوج گستردگى است بيندازد، ديگر زندگى بشر بستر حذف يكى توسط ديگرى نخواهد بود و چنين جامعه اى مهد آرامش است.
در تمدن دينى كه متذكر فطرت انسان ها است، عموماً جوانانِ جامعه كه به عهد فطرى خود نزديك ترند متدين تراند. درست است كه هميشه در طول تاريخ انسان هاى خوب و بد داشته ايم ولى رويهم رفته ازدحام جوانان