صفحه ٣٣٧

دانشمندان معتقدند كه آنچه ما امروزه بر سر طبيعت مى آوريم آن را عقيم مى كند به طورى كه پس از مدتى ديگر جوابگوى نيازهاى عادى ما نخواهد بود. اتفاقاً هنر ما بايد اين باشد كه متوجه اين قاعده ى مهم بشويم كه طبيعت در شرايط خود ظرافت هاى مخصوص به خود را دارد كه اگر با ميل هاى انسانى و به روشى روحانى و كنترل شده با آن برخورد نكنيم، عكس العمل نشان مى دهد و نمونه ى امروزى آن، مشكلات زيست محيطى است كه فعلًا حيات بشريت را تهديد مى كند. بايد متوجه بود كه طبيعت، محل ظهور اسماء الهى در عالم شهادت است، و بايد از طريق معرفت به اصول آن يعنى معرفت به اسماء الهى با آن برخورد كرد، اگر از اين مسئله غفلت كنيم و بر اساس دستورات الهى با آن برخورد ننماييم، ديرى نمى پايد كه پژمرده مى شود و ديگر آثار حيات و طراوت از آن ظهور نمى كند. مثل استخرى مى شود كه ظاهراً آب زلال و صافى دارد ولى سمّى شده است و هيچ گياه و جاندارى نمى تواند از آن استفاده كند و در آن تنفس نمايد.
پهنه ى بى منتهايى كه همه به دنبال آن هستيم، جنبه ى ملكوتى طبيعت است كه با جنبه ى ملكوتى خود مى توان با آن مرتبط شد و اين اسن راه نجات كه نگاه تمدن غربى، چنين ارتباطى را مختل كرده است.

 «والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»