صفحه ١٦٥

مسيرى بكشانند كه صاحبان قدرت اراده كرده اند؟ ابتدا با انقطاع انسان ها از عالم قدس و فرو ريختن انديشه حكيمانه، امكان هرگونه انتخابى براى انسان ممكن شد، سپس پديده و فرهنگ تبليغات امروزى وارد زندگى جوامع گشت تا در اين سرگردانى آنچه را بخواهند بر اختيار آن ها تحميل كنند، انسانى كه جهت جان خود را از عالم معنى منقطع كرده و خيالات خود را بدون هر كنترلى رها نموده است به راحتى تحت تأثير عواملى قرار مى گيرد كه اراده كرده اند خيالات چنين انسانى را در اختيار خود بگيرند.
انسانى كه خيالات خود را در ارتباط با عالم قدس، به حكمت نياميخته و در كنترل معانى عاليه قرار نداده است به راحتى اهل تقليد از اين و آن است، هركس بيشتر بتواند خيال او را جذب كند، برده ى او خواهد شد. گاهى مى بينيد امروز جمله ى بسيار سطحى و مضحكى از تلويزيون پخش مى شود، فرداى آن روز افراد بدون آن كه به آن جمله فكر كنند آن را تكرار مى نمايند. اين تأثيرپذيرى به جهت قدرت تبليغات نيست، بلكه به خاطر آن است كه انسان جديدى پديد آمده كه ديگر نمى تواند حكيمانه تصميم بگيرد، در چنين انسانى عنصر مقاومت در مقابل عوامل تحريك كننده ى خيال از بين رفته است. عامل مقاومت در مقابل عوامل تحريك خيال، اعتقادات دينى است، در آن حالت است كه انسان متدين به جهت ملكه ى تقوى، با هر خيالى ربوده نمى شود. ملكه ى تقوى قلب انسان را متوجه اصول پايدار عالم و سنن الهى مى كند و لذا به خوبى متوجه جايگاه امور ناپايدار و زودگذر مى شود و به راحتى خود را در اختيار تبليغات قرار نمى دهد. به گفته ى مولوى:

         مرسفيهان را ربايد هر هوا             زان كه نَبْوَدْشان گرانى قوا