صفحه ٣٥٥

است كه به دليل داشتن نفوذ، قدرت و شايستگى لازم براى اداره جامعه، كسى با تصميمات او مخالفت نمى‌كند و كارى بدون اجازه و نظر او سامان نمى‌پذيرد.
 
 تبيين ويژگى صمد در مورد خدا
يكى از امتيازات زبان عربى اين است كه برخى از واژگان آن بار معنايى بالايى دارند و گاهى چند معنا براى يك واژه ذكر مى‌شوند كه هر يك از زاويه خاصى آن را بيان مى‌كنند و در مجموع مى‌تواند تعبير كاملى از مفهوم آن واژه باشند. يكى از آن واژگان، كلمه «صمد» است كه در هر يك از معانى‌اى كه براى آن ذكر كرديم و برخى معانى ديگر كه در كتاب هاى لغت ذكر شده، بخشى از مفهوم آن آمده است. مى‌توان گفت وجه مشترك اين معانى، تعريف «صمد» به «كامل مطلق» مى‌باشد؛ يعنى موجودى كه داراى استقلال و كمال مطلق است؛ از هر نقصى مبرّا بوده و نيازى به غير ندارد؛ اما ساير موجودات براى زدودن كاستى ها، نواقص و رسيدن به كمال، محتاج او هستند.
با توجه به اين نگرش، وقتى به معانى مذكور براى واژه «صمد» مى‌نگريم، در مى‌يابيم كه به نوعى، جامع مشترك مذكور در آنها اشراب شده؛ مثلاً چيزى كه منفذى ندارد، محتاج چيز ديگرى مثل هوا و آب نيست كه خلأهاى آن را پر كند. يا كسى كه در جنگ گرسنه و تشنه نمى‌شود ـ به جهت داشتن توان لازم ـ نيازمند آب نمى‌گردد و غناى او بيش از كسى است كه در جنگ گرسنه و تشنه مى‌شود. يا نيازمندان به كسى كه سرمايه‌اى دارد و نيازهاى ديگران را برطرف مى‌سازد، روى مى‌آورند.
بر اين اساس در مورد خداوند متعال، شايسته ترين و جامع ترين معنا براى «صمد»، «كامل مطلق» است؛ يعنى اطلاق «صمد» بر خداوند، بيانگر كمال