صفحه ١٩٠

تدبير خداوند در گستره هستى
خداوند شئون همه موجودات، از جمله انسان را اداره مى‌كند. هر كس هر كجا و در هر شرايطى قرار دارد، اگر خدا را صدا بزند، خداوند حاضر است و به او پاسخ مى‌گويد و به تفصيل درخواست همه را مى‌داند. چنان نيست كه او از خواست عده‌اى آگاه شود و از خواست ديگران بى خبر بماند. اگر هم زمان همه افراد بشر از او درخواست كنند، او حاجت تك تك آنان را مى‌داند. و نيز بر آنچه در ذهن و دل هر يك از انسان ها مى‌گذرد، آگاه است؛ چون هيچ گونه محدوديتى در علم، آگاهى و حضور خداوند نيست؛ چنان كه در دعا مى‌خوانيم: «يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْع، يا مَنْ لا يُغْلِطُهُ السَّائِلُونَ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ؛(110) ‌اى كسى كه هر صدايى او را از شنيدن صداى ديگر باز ندارد،‌اى آنكه حاجت مندان او را به اشتباه نيفكنند (حاجت آنان بر او اشتباه نشود.)‌اى آنكه اصرار نيازمندان او را ملول نسازد». در هنگام عبادت وقتى در مقابل چنين خدايى مى‌ايستيم كه بر همه هستى احاطه دارد و هيچ چيز از دايره تدبير و اداره او خارج نيست و او همه هستى را با يك اراده آفريده، آيا جمله‌اى مناسب‌تر از «الْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ» هست كه بر زبان آوريم؟ يعنى خدايى كه همه عالم در اختيار اوست و حتى شيطان هايى كه در دنيا باعث انحراف ديگران مى‌شوند، مقهور قدرت و اراده خدا هستند و اوست كه به آنها مهلت مى‌دهد و سرانجام روزى آنها را به آتش خشم و غضب خود گرفتار مى‌كند. اوست كه مى‌داند دعاى چه كسى بايد به اجابت برسد و چه كسانى بر اثر فسادى كه به دست خويش