صفحه ٢٨١

يعنى انسانى به سعادت مى‌رسد كه رضايت الهى را برخواست دل خود مقدم بدارد و تسليم هواهاى نفسانى نشود. در اين صورت اگر خواست وى با خواست خداوند موافق بود، هم خواست او تأمين شده و هم رضايت خدا حاصل مى‌گردد؛ اما اگر ميل او با رضاى الهى مخالف بود، رضايت الهى را بر خواست خويش مقدم بدارد. در اين صورت خداوند راه هاى امن را به رويش مى‌گشايد و او در كمال سلامت و آرامش به منزل مقصود مى‌رسد.
با تحصيل رضايت الهى ظلمت ها و تعلقات نفسانى كه انسان را در كمند خويش گرفته‌اند، كنار مى‌روند و انسانى كه از تبعيت دل و خواست نفسانى خويش رهيده، به روشنايى رهنمود مى‌گردد و حقايق هستى براى او آشكار مى‌شود؛ و در نهايت به صراط مستقيم كه فرجامش سعادت و رضوان الهى است، هدايت مى‌گردد؛ اما اگر رضاى الهى را بر خواست خود ترجيح ندهد و خواسته هاى نفسانى و شيطانى را بر رضاى الهى ترجيح دهد، از رضوان و هدايت الهى محروم مى‌شود و فرجامش كفر و شقاوت ابدى خواهد بود: «أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْم وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ؛(175) آيا ديدى كسى را كه هواى نفس خويش را خداى خود گرفته است و خدا از روى دانش گمراهش كرد و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر چشمش پرده افكند؟ پس كيست كه او را پس از (فرو گذاشتن) خدا راه نمايد؟ آيا پند نمى‌گيريد»؟

 ضلالت و گمراهى فرجام انحراف از مسير هدايت
چنان كه گفته شد، انسان با تلاش خود و استفاده از هدايت هاى عمومى