صفحه ٣٤٤

پيشوايان معصوم ما وارد شده، همه براى اين است كه از طريق عقل و برهان هاى عقلى به مبدأ وجود پى ببريم. البته نبايد به شناخت عقلى خداوند اكتفا كنيم، و پس از آنكه به خداوند شناخت حصولى پيدا كرديم، خاضعانه از خداوند بخواهيم كه راهى به سوى خويش در دل ما بگشايد تا از اين طريق بتوانيم به مشاهده تجلّيات او نايل شويم.
 
 بازتاب عملى اعتقاد به مقام احديت
نتيجه عملى شناخت صفات الهى و از جمله مقام احديت و وحدت حقيقى بارى تعالى و اعتقاد به اينكه خداوند مالك، خالق هستى و غنىّ بالذات مى‌باشد، اين است كه انسان در همه امور فقط به خدا توجّه كند. همچنين گسترش ظرفيت وجودى انسان و باز شدن راهى در دل به سوى خدا و مشاهده حضورى او، باعث مى‌شود كه وى دل به غير خدا نسپرد و در هنگام نياز، فقط به خداوند اميد داشته، سراغ غير او نرود؛ چنان كه كودك نيازهايش را از طريق پدر و مادر تأمين مى‌كند و وقتى گرسنه مى‌شود و خواسته‌اى دارد، سراغ آنان مى‌رود و اعتنايى به ديگران ندارد. در اين صورت اگر فرزندى كه پدر و مادر با تلاش و زحمت زندگى او را تأمين مى‌كنند، هنگام گرسنگى به درِ خانه همسايه برود و از او غذا بخواهد، آيا ناسپاسى نكرده است؟ به خصوص اگر نيازهاى همسايه را پدر و مادر فرزند تأمين كنند و آنچه در سفره اوست، از پدر و مادر خودش باشد! اين مثال ما را بر انبوهى از ناسپاسى ها و قدرناشناسى ها توجه مى‌دهد كه در برابر نعمت ها و الطاف الهى مرتكب مى‌شويم. وقتى اعتقاد داريم كه خداوند يكتاست و هرچه وجود دارد از آن اوست، آيا به هنگام نياز بايد سراغ او برويم يا ديگران؟ آيا تنها