صفحه ٢٩٩

اين عالى ترين درخواستى است كه اولياى خدا داشتند. آنان از خدا رفاه زندگى و تأمين نيازهاى مادى را طلب نمى‌كردند، بلكه از خدا مى‌خواستند كه به آنان توفيق دهد كه تابع خواست خود نباشند، بلكه آنچه خدا اختيار كرده به آنان الهام كند؛ يعنى از خدا مى‌خواستند كه آنان را به عالى ترين مرتبه عبوديّت و تسليم در برابر خويش متصف كند كه در پرتو آن، خواست آنان خواست خدا و راهشان راه خدا باشد.
چنان كه گفتيم عبوديت و تسليم در برابر خدا و حقيقت صراط مستقيم، در پرتو اطاعت از خدا و پيروى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اطاعت از جانشينان ايشان كه سرآمدشان على(عليه السلام) است، حاصل مى‌شود؛ از اين رو، در روايتى كه گذشت، آن حضرت صراط مستقيم معرفى شده‌اند. البته ساير امامان معصوم(عليهم السلام) نيز صراط مستقيم خدا هستند و آنان در همه فضايل و كمالات مشترك مى‌باشند. رواياتى نيز دلالت دارند كه معصومان(عليهم السلام) نور واحد هستند.(195)

 توجيه درخواست هدايت از سوى مؤمن رهيافته به حق
درباره درخواست هدايت به صراط مستقيم سخن گفتيم؛ اما جا دارد به سؤالى كه در اين باره مطرح مى‌شود پاسخ گوييم. سؤال اين است كه انسان مؤمن در پرتو هدايت الهى، به ايمان به خدا، اطاعت از خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) و بندگى و عبادت خدا و از جمله اداى نماز رهنمون مى‌شود. پس با توجه به اينكه هدايت براى او حاصل شده، چرا در آيه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» به او تعليم داده شده كه از خداوند درخواست هدايت كند؟ در برابر اين پرسش ما به تفكيك سه پاسخ را ارائه مى‌دهيم: