پرستى از فضاى دل وى برچيده مىشود و كانون دل او با نور خداپرستى و بندگىِ سرچشمه همه خوبى ها و نيكى ها روشن مىشود: «اللهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ؛(194) خداوند ولى و سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند و آنان را از تاريكى ها به سوى روشنايى مىبرد».
تجلى تسليم محض در برابر خداوند در كلام سيدالشهداء(عليه السلام)
مرتبه عالى ايمان، با تقواى كامل و راه يابى به صراط مستقيم در پرتو تسليم محض در برابر پروردگار و نداشتن خواست و ارادهاى جز خواست و اراده خداوند حاصل مىشود. در اين صورت است كه بنده تدبير و اختيار خدا را بر اختيار و تدبير خود ترجيح مىدهد و از خدا مىخواهد كه خود اداره وتدبير امور او را به عهده گيرد؛ چنان كه سيدالشهداء(عليه السلام)در دعاى عرفه عرض مىكند: «إِلهي، أَغْنِني بِتَدْبيرِكَ لي عَنْ تَدْبيري و بِاخْتيارِكَ عَنْ إِخْتِياري؛ خداى من، با تدبير و اختيار خود مرا از تدبير و اختيار خودم بى نياز گردان».
تفاوت اساسى انسان با حيوان در اين است كه او با فكر و انديشه، اراده و اختيار خود به تدبير امورش مىپردازد؛ اما امام حسين(عليه السلام) از خداوند مىخواهد كه تدبير و اختيار وى را به عهده گيرد؛ يعنى وسايل، ابزار، فكر و تصميمى كه منجر به عملى شدن خواست خدا مىشود از سوى خداوند در اختيار ايشان قرار گيرد و خداوند گزينش برتر و آنچه را به خير، صلاح و مطابق رضاى خويش است، به ايشان الهام كند تا اگر كارى از سوى ايشان انجام مىپذيرد، همان كارى باشد كه خدا مىخواهد، و اگر تصميم و ارادهاى از ايشان صادر مىشود، همان اراده و خواست خدا باشد.