انسان در برابر محبوب خود احساس كوچكى كند و اساساً خود را هيچ بداند و در برابر هر كارى كه براى معشوق مىكند چشم داشتى نداشته باشد. اين همان مرتبهاى است كه اولياى خدا و به خصوص ائمه اطهار(عليهم السلام) به آن رسيدند و به حق در مقام بندگى خدا مىگويند: «وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ» و يا امام صادق(عليه السلام) مىگويد: «وَ لكِنّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ». سخن آنان از روى تعارف و گزافه نيست، بلكه بيانگر حقيقتى است كه نتيجه محبت و عشق خالصانه به خداوند مىباشد.
نقش تقويت روحيه شكرگزارى و حقشناسى در عبادت خدا
تنها اولياى خاص خدا به عالى ترين مرتبه عبادت رسيدهاند؛ چرا كه انگيزه آنان در عبادت، فقط محبت خداست و هيچ درخواستى از معبود خويش ندارند؛ اما با توجه به اينكه خداوند عزيز، حقشناسى و شكرگزارى را در نهاد همه انسان ها قرار داده، انگيزه تشكر از نعمت هاى خداوند نيز مىتواند باعث عبادت خداوند شود. كسى كه فطرتش سالم مانده اگر ديگرى به او خدمتى كند، تا زنده است به ياد اوست و هرگاه به ياد خدمت و كمك او مىافتد، از او تشكر مىكند و اگر كارى از دستش برآيد، در مقابل آن خدمت انجام مىدهد. اگر اين روحيه حقشناسى و شكرگزارى در انسان تقويت شود، مىتواند راه مناسبى براى ترقى انسان به عالى ترين مرتبه عبادت خداوند باشد.
مناسب ترين راه براى تقويت روحيه حقشناسى و شكرگزارى در قبال نعمت هاى خداوند، توجه به فداكارى ها، از خود گذشتگى ها و محبت هاى پدر و مادر و شكرگزارى در برابر آنان است؛ چون آنچه آنان براى فرزندشان انجام مىدهند، از مهر و محبتى سرچشمه مىگيرد كه خداوند در نهادشان قرار داده