صفحه ٢٣٤

طولانى و پر خطر بودن اين راه و دستاورد عظيم آن، اميرمؤمنان(عليه السلام) پيوسته به عبادت و انس با خدا مشغول بودند و در برخى شب ها هزار ركعت نماز مى‌گزاردند و حتى شب ها كه براى فقرا و يتيمان غذا مى‌بردند، در بين راه به خواندن قرآن مشغول مى‌گشتند؛ اما باز هم از خوف خدا مى‌ناليدند و مى‌فرمودند: «اهِ مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ؛(132) آه از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه آخرت».
بين عبادت ما و عبادت اولياى خاص خدا، به خصوص پيشوايان معصوم(عليهم السلام)فاصله بسيار زيادى است. به طور قطع همه عبادت هاى ما در طى عمرمان، با دو ركعت نماز على(عليه السلام) برابرى نمى‌كند؛ اما با وجود اين، حضرت در مناجات با خداى خويش ضجه و ناله مى‌زد و از سختى ها و مشكلات طاقت فرساى مسير بندگى خدا سخن مى‌گفت.

 مراتب استعانت از خدا
ما چهار اطلاق براى جمله «ايّاك نعبد» بر شمرديم كه به نحوى در جمله «ايّاك نستعين» نيز وجود دارد و شبيه آنچه درباره «ايّاك نعبد» گفتيم، براى «ايّاك نستعين» نيز قابل ذكر است. گفته شد كه معناى ظاهرى و سطحى «ايّاك نستعين»، طلب يارى از خداست. عرفاً درخواست كمك در جايى صدق مى‌كند كه كسى توانى داشته باشد؛ اما آن نيرو براى انجام دادن كارى كه در نظر دارد كافى نيست و ناچار از ديگرى كمك مى‌گيرد تا با ضميمه كردن نيروى ديگرى با نيروى خود، كار را انجام دهد.
كسانى كه در مراتب پايين معرفت به خدا قرار دارند، هنگام استعانت از خداوند، تصورشان اين است كه بخشى از آنچه مى‌خواهند، به وسيله خودشان