خداوند گشوده بود و آنان از اين طريق، به معرفت آگاهانه خداوند رسيدند و ما را نيز به پيمودن آن دعوت كردند.
در تعريف واژه «الله» كه اسم خاص خداوند است، گفته مىشود: «ذات مستجمعٌ لجميع الصّفاتِ الكماليّة» در اين تعريف مفهوم «ذات» كه مفهومى است كلى،شناختى كلى و غير مستقيم از خدا به دست مىدهد و شخص خداوند شناخته نمىشود. با چنين تعبيرى تنها اشارهاى به موجودى عينى و خاص مىشود. چنان كه وقتى بخواهيمشناختى كلى و اجمالى از شخصى به نام «حسن» ارائه دهيم، مىگوييم: حسن فرزند على است كه در فلان تاريخ متولد شده است. در اين معرّفى حسن با مفاهيمى كلى شناخته شده و به هيچ وجه وجود مشخص و عينى او كه با مشاهده شناخته مىشود، به ديگران نمايانده نشده است. شناخت ذات خداوند هم با الفاظ و مفاهيم به دست نمىآيد، بلكه با تجلّى ذات خداوند بر قلب انسان و هدايت خاص او حاصل مىگردد و در پرتو تابش نور علم الهى به قلب انسان است كه وى ذات خداوند را مىشناسد.
پس مىتوان ذات خداوند را شناخت و بايد بكوشيم كه به اين شناخت دست يابيم؛ اما بايد توجه داشت كه اين شناخت مراتبى دارد كه عالى ترين مرتبه آنْ (شناخت كامل ذات خدا) به خداوند اختصاص دارد و حتى انبيا و اولياى خاص خدا نيز، به آن مرتبه نمىرسند. انسان ها در حد سعه وجودى خود مىتوانند كمابيش به ساير مراتب معرفت خداوند دست يابند.
فرايند شناخت صفات خداوند
گفتيم كه از جمله راه هاى توجه به خداوند و شناخت او، توجه به صفات اوست؛ از اين رو در نماز ذكرهايى آمده كه باعث توجه به خداوند مىشوند. آن اذكار در
به سوی تو
جلسه اول: نماز جلوهاى از معرفت خدا