صفحه ١٨٤

دانست، بلكه بر اساس برخى از تقريرهايى كه از نظريه آنها شده، به دست مى‌آيد كه عقيده آنان در باب ارباب انواع، نظير عقيده ما درباره فرشتگان است.
ما معتقديم كه خداوند براى اداره عالم، واسطه هايى دارد كه به اذن خدا به تدبير امور عالم مى‌پردازند؛ مثلاً خداوند حضرت ميكائيل را مسؤول زنده كردن و دميدن روح در موجودات زنده قرار داده، يا حضرت جبرئيل، امين وحى خدا و مسؤول رساندن وحى به پيامبران بوده است. به ساير فرشتگان نيز در تدبير عالم وظايفى سپرده شده. خداوند در سوره نازعات به فرشتگانى كه تدبير برخى از امور و حوادث را بر عهده دارند، قسم مى‌خورد؛ از جمله در آيه 5 به فرشتگانى اشاره مى‌كند كه تدبير امور انسان ها را بر عهده دارند و مى‌فرمايد: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً».
حال اگر افلاطونيان همان مقام تدبيرى را كه ما براى فرشتگان قائل هستيم براى ارباب انواع و عقول عرضى قائل بوده‌اند، نه فقط نظر آنها با توحيد منافاتى ندارد، بلكه به يك معنا از لوازم توحيد نيز به حساب مى‌آيد؛ اما اگر آنان معتقد بوده‌اند كه عقول عرضى خودسرانه و با استقلال تمام و بدون اذن و اراده الهى به تدبير انواع مى‌پردازند، عقيده آنها شرك آميز است و آنان نيز در شمار كسانى به شمار مى‌روند كه گرفتار شرك شده و انديشه هاى شرك آميز را تبليغ مى‌كرده‌اند.
 
 تجلى توحيد خالص در سوره حمد
با توجه به آنچه گفته شد، لازم است در مقام پرستش خداوند، بر اعتقاد خالص و صحيح به توحيد تأكيد گردد، و چون ذكر همه صفات و اسماى الهى در نماز دشوار است، خداوند سوره حمد را براى نماز برگزيد كه به جهت كوتاه بودن،