خداوند مىفرمايد: «وَيَخِرُّونَ لِلاَْذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعاً؛(125) و بر زنخ ها [روى ها] افتاده؛ مىگريند و بر فروتنى و نرم دلى شان مىافزايد».
عبادت و احساس نيازمندى به خدا
انگيزه دوم براى عبادت، برآورده شدن نيازها از سوى خداست. وقتى بنده سر تا پا نقص و نياز به اين باور رسيد كه تمام امور را خداوند تدبير مىكند و اوست كه همه نيازها و خواسته ها را مرتفع مىسازد، تنها دست نياز به سوى آن بى نياز مطلق دراز مىكند و با عبادت و توسل به درگاه وى، هم تأمين خواسته ها و نيازهايش را مىطلبد و هم به اين باور عينيت مىبخشد كه همه امور به خداوند ختم مىشود و تنها اوست كه به تدبير عالم هستى مىپردازد: «وَللهِِ غَيْبُ السَّمَوَاتِ وَالاَْرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الاَْمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِل عَمَّا تَعْمَلُونَ؛(126) و نهان آسمان ها و زمين از آن خداست، و تمام كارها به او بازگردانده مىشود؛ پس او را پرستش كن و بر او توكل داشته باش و پروردگار تو از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست».
پس كسى كه اعتقاد دارد همه كارها در اختيار معبود حقيقى است و خداوند است كه همه نيازها و خواسته ها را برطرف مىكند، اگر گرسنه است، از خداوند غذا مىطلبد و اگر به خانه نياز داشته باشد، از خدا مىخواهد كه نيازش را بر آورد. اگر خواهان عزّت، احترام و قدرت است، از خداوند آنها را طلب مىكند و براى تأمين هر خواسته اى، تنها درِ خانه خدا مىرود و فقط او را قادر بر تأمين آنها مىداند؛ از اين رو با همه وجود به عبادت او مىپردازد.
به سوی تو
جلسه چهاردهم: تجلّى عبوديت در نماز (1)