صفحه ٢٨٢

خداوند مى‌تواند به هدايت خاص الهى نايل شود. و در اين راه هرچه تلاش وى بيشتر باشد و از هدايت هاى الهى بيشتر قدردانى كند، خداوند بر هدايت وى مى‌افزايد و او را به سعادت حتمى و رضوان خويش نزديك‌تر مى‌كند. در مقابل، هرچه از پيام هاى عام هدايت الهى فاصله بگيرد، به ضلالت نزديك‌تر مى‌شود. اگر خداوند در جايى مى‌فرمايد كه ايمان به خدا باعث هدايت قلب و دل انسان به خدا مى‌شود،(176) در جاى ديگر نيز بيان مى‌كند كه انحراف از خدا و بى اعتنايى به هدايت هاى الهى و منطق فطرت، عقل و وحى، باعث انحراف دل انسان و عدم تشخيص حق از باطل مى‌گردد: «فَلَمّا زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ؛(177) پس چون (از حق) برگشتند، خدا دل هايشان را برگردانيد و خدا مردم نافرمان را هدايت نمى‌كند».
بر اساس سنّت الهى كسانى كه به هدايت هاى الهى بى توجهى مى‌كنند و زمينه نيل به هدايت تكوينى و محتوم الهى را كه قرين سعادت و رضوان الهى است، از بين مى‌برند و چراغ هاى هدايت را فراروى خود خاموش مى‌گردانند، فرجامى جز گمراهى نخواهند داشت، و خداوند اين گروه برتافته از حق را به ضلالت و شقاوت ابدى گرفتار مى‌كند و هيچ كس نمى‌تواند آنان را به ساحل امن هدايت بازگرداند؛ چنان كه مى‌فرمايد: «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَما لَهُ مِنْ هاد؛(178) و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست».
گمراهى، در مقابل هدايت خاصى است كه خداوند به بندگان خاص خود عنايت مى‌كند؛ اما اين ضلالت در مقابل هدايت هاى عام خدا قرار نمى‌گيرد؛