روزى درباره آيهاى از قرآن فكر مىكرد كه ناگهان فرياد كشيد و گفت: يك آيه و شش هزار معنا!
آيات قرآن و آموزه هاى دينى در باطن خود معانى دقيقتر و لطيف ترى دارند كه با آنچه از ظاهر آنها استفاده مىشود مخالف نيست، بلكه آن معانى هم سو با ظواهر آيات و آموزه هاى دينى است. البته هر كسى نمىتواند به آنها دسترسى پيدا كند و هر قدر روح انسان لطيفتر و نورانىتر شود، لايه هاى آن بطون و معانى براى او آشكارتر مىگردند.
حاصل سخن آنكه: هدايت معنوى علاوه بر افزايش كمى، افزايش كيفى نيز دارد، و آثار افزايش كيفى در حالات و رفتار انسان به خوبى نمايان مىشود. از نمودهاى بارز گسترش كيفى هدايت معنوى، حالاتى است كه هنگام عبادت از اولياى الهى سر مىزده؛ چنان كه درباره فاطمه زهرا(عليها السلام) نقل شده كه به هنگام عبادت بند بند وجودش به لرزه مىافتاد.(181) يا درباره اميرالمؤمنين و امام مجتبى(عليهما السلام) نقل شده كه به هنگام وضو رنگ رخسارشان دگرگون مىشد.(182) البته معصوم(عليه السلام)كه در طول عمرش نه فقط مرتكب گناه نشده، بلكه مكروه و حتى ترك اولى از او سر نزده؛ گريه او از خوف عذاب الهى كه استحقاق آن را داشته باشد نيست، بلكه وى از خوف حرمان لقاى محبوب هم مىگريد. آنان به عالى ترين درجات يقين و معرفت به حق نايل شده بودند و درك حالت خوف، خشيت و حتى شوق ايشان براى ما كه بهره اندكى نيز از يقين آنان نبردهايم ميسّر نيست. مىتوان گفت گريه آنان و دگرگونى حالشان به هنگام عبادت، از انس با محبوب و جلوه ها و آثار عشق به خدا سرچشمه مىگيرد؛ چرا
به سوی تو
جلسه هجدهم: جايگاه هدايت در نماز (3)