صفحه ٢٧٠

طول تاريخ حيات انسان ها با آنان محشور بوده و از تجارب بى شمارى بهره‌مند شده است. اگر شيطان ها علم نداشتند، نمى‌توانستند شيطنت كنند و انسان ها و حتى افراد برجسته و فرهيخته را به انحراف بكشانند؛ از اين رو خداوند درباره آنها مى‌فرمايد: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً؛(164) بعضى از آنها [شياطين جن و انس]به بعضى ديگر، براى فريب [يكديگر] سخنان آراسته القا مى‌كنند».
مگر مفاسدى كه در جوامع انسانى رخ داده ـ به خصوص انحرافات فكرى و عقيدتى ـ به وسيله كسانى كه عالم بودند انجام نپذيرفته است؟ از اين رو در درجه اول بايد از خدا بخواهيم كه بر عقل ما بيفزايد و قدرت استفاده از نيروى فكر را به ما عنايت كند تا در زمينه علوم عقلى و علومى كه زندگى ما را سامان مى‌دهد، پيشرفت كنيم و به خصوص در كسب علوم نقلى و الهى كه به وسيله انبيا و اولياى خدا در اختيار ما نهاده شده بكوشيم؛ چون اگر از نيروى عقل و تفكر خود استفاده نكنيم، يكى از بزرگ ترين نعمت هاى خدا را راكد گذاشته ايم. پس در درجه اول كسب علم و اندوختن معارف قرآنى و روايى اهمّيت شايانى دارد و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) با اينكه از علوم اولين و آخرين بهره‌مند شد، خداوند به او فرمود: «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً؛(165) و بگو: پروردگارا بر دانشم بيفزاى».
در درجه دوم بايد از خداوند بخواهيم كه به ما توفيق دهد دانش خود را در جهت هدايت و سعادت خويش به كار بريم؛ چون علم، شرط لازم براى رشد و تعالى است؛ اما شرط كافى نيست؛ چرا كه علم از يك سو مى‌تواند انسان را به اوج كمال و سعادت برساند و درجات تعالى، عزت و عظمت را براى انسان رقم