صفحه ٢٦٩

عقلى و نقلى تلاش گسترده‌اى از خود نشان داده‌اند؛ اما چون از توفيق هدايت الهى محروم مانده‌اند، نه فقط از اندوخته هاى خود براى رسيدن به كمال و سعادت سودى نبرده‌اند، بلكه علم آنان به ابزارى براى گمراهى خود و ضلالت جامعه‌اى تبديل شده كه درآن زندگى مى‌كنند. روزى خواهد رسيد كه اينان انگشت حسرت به دهان بگزند كه چرا از دانش خود براى هدايت و سعادت جامعه بهره نگرفتند و نه فقط نفعى عايد جامعه نكردند، بلكه با وسوسه ها و شبهاتى كه در بين جوانان و مردم گستراندند، زمينه انحراف ديگران از عقايد اصيل اسلامى را فراهم آوردند.
پس از آنكه انسان عقل خود را به كار گرفت و از راهنمايى و معارف كافى براى رسيدن به كمال و سعادت بهره‌مند شد، مهم آن است كه به اندوخته هاى خويش عمل كند. او نيازمند لطف و عنايت الهى در پيمودن مسير هدايت است؛ اين همان مرحله است كه در آيه: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» جلوه گر شده. هنگامى كه شخصى از عقل و شناخت كافى به احكام و عقايد دينى برخوردار شد، بايد نگران بازماندن از مقصد اصلى باشد و در اين انديشه باشد كه بتواند با لطف و توفيق الهى براى رسيدن به خدا و لقاى او تلاش كند. با توجه به مراتب گوناگونى كه شناخت احكام و حقايق دينى دارند، انسان بايد بكوشد و از خدا بخواهد كه به عميق ترين معارف دست يابد و فراموش نكند كه عميق ترين و مؤثرترين معارف، معرفتى است كه انسان را به مقصد و مطلوب برساند. اگر انسان حتى از علوم اولين و آخرين نيز برخوردار شود، اما به مطلوب دست نيابد، كارش به سامان نمى‌رسد و فرجام او جهنم است.
مسلماً علم شيطان بيش از ديگران است. شيطان علاوه بر علومى كه قبل از خلق انسان داشته، پس از خلق وى تاكنون بر دانشش افزوده شده؛ چرا كه در