صفحه ٢٧١

زند، و از سوى ديگر مى‌تواند انسان را به قعر جهنم گرفتار كند. اينجاست كه با همه وجود و با نهايت تضرع و التماس بايد از خداوند بخواهيم كه ما را به عالى ترين مرتبه هدايت كه انسان در پرتو آن به مقصود و مطلوب مى‌رسد، نايل كند.
بايد از خداوند بخواهيم كه احساس نياز به چنين هدايتى را به ما عنايت فرمايد. در اين صورت در مى‌يابيم كه چنين احساسى بسيار فراتر و شديدتر از احساس گرسنگى و تشنگى كسى است كه از شدّت تشنگى و گرسنگى در آستانه مرگ قرار گرفته. اگر كسى چنين احساسى از هدايت داشته باشد و با همه وجود نياز حياتى خويش به هدايت الهى را درك كند، وقتى در مقام پرستش خداوند «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» مى‌گويد، مى‌داند كه چه نعمت ارزنده و با عظمتى را از خداوند درخواست مى‌كند. سوز و گداز و حالت تضرع و التماس چنين شخصى در درگاه خداوند، نظير كسى است كه بين زمين و آسمان معلق ماند و يا در حال سقوط به جهنم است و مى‌داند كه فقط خداوند مى‌تواند او را از هلاكت نجات دهد؛ از اين رو با تضرع و خشوع دست نياز به سوى خداوند مهربان دراز مى‌كند و از خداوند مى‌خواهد كه او را مشمول لطف و عنايت خويش سازد و به ساحل امن سعادت و سلامت رهنمون سازد.