در زندگى انسانها است. بنابراين تدوين احكام ثابت و لايتغير براى جامعه انسانى تناسب ندارد و احكام و قوانين نيز بايد تغيير نمايد!
از نظر اين عده، امر اسلام از دو حال خارج نيست: يا اسلام احكام و قوانين ثابت ندارد؛ در اين صورت دين اسلام قابل قبول بوده و با حركت تاريخ، حركت جامعه و با حركت كلى نظام هستى هماهنگ خواهد بود؛ و يا اسلام طبق نظر آخوندهاى مرتجع(!) داراى احكام ثابت است، كه در اين صورت، اين دين در مخالفت با نظام هستى بوده و قابل قبول نيست و بلكه اصل آن دروغ است! به گفته اين گروه، امر شما مسلمانان داير مدار اين است كه يا اسلام را آن گونه تفسير كنيد كه با ناموس هستى، يعنى تغيير، سازگار باشد، يا اگر اسلام داراى احكام تغييرناپذير است، به ناچار بايد بپذيريد كه اين دين خلاف نظام هستى بوده و محكوم به بطلان است؛ و از آنجا كه قِسم اخير را نمىپذيريد پس به ناچار بايد بپذيريد كه احكام اسلام، احكامى تغييرپذير است! و تقيّد به احكام ثابت و دائمى، خلاف نظام هستى است!
اين شبهه از ديرباز مطرح بوده و اختصاص به زمان ما و اين فيلسوفنماهاى تازه به دوران رسيده ندارد. منشأ آن در مغرب زمين بود، و به تدريج به كشورهاى اسلامى سرايت كرد. علماى بزرگ به اين شبهه پاسخ دادهاند. براى مثال، علامه طباطبايى رضوان اللّه عليه در جلد چهارم تفسير شريف «الميزان» بحثى اجتماعى را مطرح كرده و به طور مفصل در اين باره سخن گفتهاند. همچنين علامه شهيد مطهرى رضوان اللّه عليه در سخنرانىها و كتابهاى خودشان، متعرض اين مطلب شدهاند. علاقهمندان مىتوانند براى مطالعه و بررسى مفصّل، به سخنان اين بزرگان مراجعه فرمايند. در اينجا پاسخ مختصرى به اين شبهه مىدهيم:
ترديدى نيست كه تغييراتى در زندگى انسانها پديد مىآيد و شرايط فعلى جامعه با شرايط قبلى تفاوتهايى دارد. در زندگى كوتاه پنجاه شصت ساله خود به خوبى شاهد اين گونه تحولات و دگرگونىها هستيم. شرايط متغير نمىتواند در مقررات اجتماعى تأثيرگذار نباشد؛ مثلا مقررات راهنمايى و رانندگى، قوانين بين الملل، حقوق درياها، فلات قاره و احكام فضا و ماوراى جوّ و... در دورانهاى اخير مطرح شده و قوانين خاص خود را مىطلبد.
اكنون اين پرسش مطرح است كه آيا وجود اين تغييرات به معناى تغيير همه چيز در زندگى انسان است؟ براى مثال انسانها بايد از هواى پاك استفاده كنند؛ آيا در اين مطلب تغييرى پديد آمده است؟ آيا مىتوان گفت انسانها به دليل تغيير زندگى اجتماعى بايد از هواى