پس از آن، قضاياى 12 محرم يا 15 خرداد 1342 به وجود آمد. امام خمينى(رحمه الله) در سخنرانى 12 محرم خويش فرمودند برخى خيال مىكنند بنى اميه با امام حسين(عليه السلام) و فرزندانش دشمنى داشتند. حال آن كه اين گونه نيست. آنان با اساس اسلام دشمنى داشتند. شاهد اين قضيه گفتگوى مُغيره و معاويه است. مُغيره به معاويه گفت حال كه حكومت تو مستقر شده قدرى با پسرعموهايت (بنى هاشم) مدارا كن. معاويه در پاسخ گفت مگر نمىبينى محمد نام خويش را در كنار نام خدا آورده است. تا آن را از بين نبرم آرام نمىگيرم!
معاويه نه تنها نسبت به اجراى احكام اسلامى بىاهميت بود، بلكه در عقايد دينى تشكيك مىكرد و در مواردى آن را به مسخره مىگرفت. براى مثال، روز چهارشنبه نماز جمعه خواند!! او اعلام كرد كه چون نمىتواند روز جمعه نماز بخواند، بنابراين دو روز زودتر نماز را اقامه مىكند! اين كار معاويه بىاعتنايى كامل به حدود و دستورات شرع و بازى با دين بود. در واقع، او اسم اسلام را حفظ كرد ولى محتوا را تغيير داد.
دولت عَلَم در زمان شاه لايحهاى را به تصويب رساند كه بر اساس آن، شرط مسلمان بودن انتخابكننده يا انتخاب شونده حذف شد. نيز، نمايندگان مجلس به هنگام اداى سوگند، لازم نبود به قرآن كريم سوگند ياد كنند، بلكه سوگند به كتاب آسمانى كافى بود. امام خمينى(رحمه الله) با تيزبينى خويش تشخيص داد كه اين لايحه روزنه و آغازى براى محو اسلام است. تشخيص امام اين بود كه آنها به اين لايحه غيراسلامى بسنده نمىكنند بلكه در پى آن قدمهاى ديگرى براى بىاعتبار ساختن اسلام برخواهند داشت. از اين رو امام خمينى(رحمه الله) سخنرانى تاريخى و عجيب خويش را در عصر عاشورا در مدرسه فيضيه ايراد كردند و زلزلهاى در اركان نظام شاهنشاهى به وجود آوردند. آنان فكر نمىكردند كه چنين قدرت بزرگى در ميان مدرّسان حوزه علميه قم وجود داشته باشد. پس از اين سخنرانى، نيمه شبِ همان روز امام(رحمه الله) را دستگير و سپس در زندان انفرادى حبس كردند. به محض اطلاع مردم از دستگيرى امام، مردم قم، تهران و ورامين سراسيمه به خيابانها ريختند. آنان با شعارهاى خود خواستار آزادى امام خمينى بودند. حادثه 15 خرداد پس از حادثه محرم بود و مردم از كشتار رژيم شاه در قم و حوادث مدرسه فيضيه اطلاع داشتند. از اين رو آنان عكسالعمل سخت دولت پهلوى را احتمال مىدادند. با اين حال در حركت اعتراضى گستردهاى شركت كرده و حتى زنان با چادرهاى مشكى و كارد به دست به خيابانها آمدند. عدهاى از خانمها به مردها گفتند اگر شما براى نجات امام اقدام نمىكنيد، پس در خانه بنشينيد و ما خود اقدام مىكنيم!