صفحه ٣٤٠

به اعتقاد شيعه، بعد از رحلت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) حكومت، حق حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) بود. اين منصب از ناحيه خدا به آن حضرت اِعطا شده بود، ولى مردم با ايشان موافقت نكردند و تلاش آن حضرت براى كسب قدرت قانونى خويش بى‌ثمر ماند. اميرالمؤمنين(عليه السلام) در همان اوايلى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) رحلت فرموده بود، شب‌ها فاطمه زهرا(عليها السلام) و حسنين(عليهما السلام) را به درب خانه مهاجر و انصار مى‌برد و با آنان به احتجاج و گفتگو مى‌پرداخت. از آنان مى‌خواست حادثه غديرخم و نصب ايشان از جانب پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را به يادآورند و بر پيمان و بيعت خويش استوار باشند. پاسخ‌هاى مردم به حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) متفاوت بود؛ براى مثال، اظهار مى‌داشتند: فراموش كرديم! يا مى‌گفتند: تو دير اقدام كردى، اگر زودتر مى‌آمدى با تو بيعت مى‌كرديم! اكنون ما با فلانى بيعت كرده‌ايم و وقت آن گذشته است! و... . به هر حال، آن حضرت تا 25 سال نتوانست حكومت را به دست گيرد و از آن‌جا كه فاقد قدرت بود، تكليفى هم نداشت؛ چه اين كه تكليف دايرمدار قدرت است. بعد از خليفه سوم، مردم به سوى آن حضرت هجوم آوردند و با ايشان بيعت كردند. در اين هنگام اميرالمؤمنين(عليه السلام)قدرت خلافت را به دست آورد و از اين رو تكليف بر آن حضرت منجَّز شد. به عبارت ديگر، علاوه بر حكومت شرعى و قانونى، در عمل نيز صاحب قدرت گشت. از اين رو چاره‌اى جز پذيرش اين مسؤوليت و اجراى تكليف محوّله نداشت. آن حضرت در اين باره مى‌فرمايد: أَما وَ الَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَولا حُضورُ الْحاضِرِ و قيامُ الْحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ وَ ما أَخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ اَنْ لا يُقارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظالم وَ لا سَغَبِ مَظلوم لاََلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها وَ لَسَقَيْتُ آخِرَها بِكَأْسِ أوَّلِها وَ لَأَلْفَيْتُم دُنْياكُم هذِهِ أزْهَدَ عِندى مِن عَفْطَةِ عَنْز(239) سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود، و ياران حجت را بر من تمام نمى‌كردند، و اگر خداوند از علما عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم‌بارگىِ ستم‌گران، و گرسنگى مظلومان سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مى‌ساختم، و آخر خلافت را با جام نخستين آن، سيراب مى‌كردم. آن‌گاه مى‌ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله‌اى بى‌ارزش‌تر است!
عده‌اى در فهم اين عبارت اميرالمؤمنين(عليه السلام) به خطا رفته‌اند. به تصور آنان اگر مردم نيامده بودند، حكومت على(عليه السلام) مشروعيت نداشت! واضح است كه چنين برداشتى كاملا اشتباه است. جا دارد اينان يك بار ديگر الفباى مكتب تشيع را مرور كنند! به اعتقاد شيعه، حكومت