امام(رحمه الله) در پيامى فرمودند: مىخواهيم كه در تمام قشرها و در تمام آن طرف از ممالك اسلامى اين حقيقت، اين نور، اين اسلام عزيز با محتوايى بسيار عزيز پياده شود، بلكه آرزو اين است كه از سرحدات ممالك اسلامى به جاهاى ديگر ان شاء الله كشانده شود.(229)
نيز مىفرمايند: ما ملت را در سايه تعاليم اسلام قبول داريم و ملت، ملت ايران، و ما براى ملت همه جور فداكارى مىكنيم اما در سايه اسلام است، نه اين كه همهاش مليت و همهاش گبريت است. مليت حدودش حدود اسلام، و اسلام هم تأييد مىكند او را، مليت اسلام را بايد حفظ كرد. دفاع از ممالك اسلامى جزء واجبات است نه اين كه ما اسلامش را كنار بگذاريم و بنشينيم فرياد مليت بزنيم و پان ايرانيسم!(230)
در جاى ديگر مىفرمايند: همه براى اسلام و به سوى اسلام و براى مصالح مسلمين و گريز از تفرقه و جدايى و گروهگرايى كه اساس همه بدبختىها و عقبافتادگىها است.(231) امام با اين سخن، بر محوريت اسلام تأكيد مىورزد. هر كس از اين محور و اساس دور گردد، گرفتار اختلاف و تفرقهمىشود.
در بيانى ديگر مىفرمايند: آنهايى كه با شما و با ما و با اسلام غرض دارند، اينها مىخواهند كه يك افرادى باشد كه اين افراد هر چه مىتوانند كار را از اسلام جدا كنند، مطالب را از اسلام جدا كنند.(232)
امروزه برخى افرادى كه گاه تئوريسين نيز لقب مىگيرند و برخى روشنفكران ما، سخنان و حركتهايشان دقيقاً در همين راستا است. متأسفانه عدهاى از سياستمداران ما نيز اين افراد را مغز متفكر جامعه و اصلاحات معرفى مىكنند! در حالى كه اينان همان افرادى هستند كه با تمام توان تلاش مىكنند انقلاب را از اسلام جدا كنند و اساساً مخالف دخالت اسلام در كارهاى اجتماعى هستند.
امام در فراز ديگرى از كلام خويش مىفرمايند: اگر اسلام نباشد كه ديگر جمهورى اسلامى معنا ندارد. ما همه فريادمان، و همه ملت ما فريادمان اين بود كه ما اسلام را مىخواهيم. ما هم الان تمام كوششمان اين است كه احكام اسلام را پياده كنيم.(233)