زمانى كه آيتالله بروجردى حيات داشتند شاه رسماً در صدد تغيير احكام اسلامى برنيامد. بعد از وفات ايشان شاه مايل بود «مرجعيت» از قم به نجف اشرف منتقل گردد تا به گمان خودش چنين قدرت مزاحمى در كنار او نباشد. لذا فوت آيت الله بروجردى را به علماى قم تسليت نگفت، بلكه براى يكى از علماى نجف پيام تسليت فرستاد. اسدالله عَلَم، نخست وزير شاه، در هيأت دولت مصوبهاى تحت عنوان «احياى حقوق زنان» گذراند و در ظاهر چنين وانمود كرد كه ما مىخواهيم به زنان «حق انتخاب كردن و انتخاب شدن» اعطا كنيم. در لابهلاى اين مصوبه امور ديگرى نيز بى سر و صدا به تصويب رسيده بود كه توجه مردم به آن جلب نمىشد. دولت عَلَم مىخواست از اين طريق مردم را تست كرده، حسّاسيت آنان را نسبت به دين و ارزشهاى دينى ارزيابى كند. متأسفانه نظير اين كار در هيأت دولت كنونى جمهورى اسلامى ايران نيز مطرح شده است. يعنى كنوانسيونى 30 مادهاى درباره رفع تبعيض از حقوق زنان و برقرارى تساوى كامل بين حقوق مرد و زن حتى در انتخاب چند همسر مطرح شد كه خوشبختانه مراجع تقليد وارد صحنه شدند و با صدور فتاوايى هشدار دادند كه ملت مسلمان ايران اينگونه قانونشكنىها و اسلامستيزىها را تحمل نخواهد كرد.(221) نظير اين حركتهاى