آلمانى و كالوين فرانسوى مذهب جديدى به نام «پروتستان» بنيان نهادند كه بر اساس آن تفسير خاصى براى كتاب مقدس ارائه كردند كه با تفسير كليساى كاتوليك مخالف بود. فرقه پروتستان به تدريج طرفدارانى، مخصوصاً در شمال اروپا پيدا كرد و جنگهاى عظيم و متمادى بين پروتستانها و كاتوليكها به وقوع پيوست كه هنوز هم در بعضى از كشورهاى اروپايى اين كشمكشها و نزاعها وجود دارد. هنوز هم گاهى آنان به جان يكديگر مىافتند و كشتار مىكنند. اخبار اختلافات و درگيرىهاى پروتستانها و كاتوليكها در كشور ايرلند را هر از چندگاهى مىشنويم. مصلحان جامعه اروپايى براى رفع اختلافات و پايان اين خونريزىها گفتند: هم پروتستانها درست مىگويند و هم كاتوليكها! به اعتقاد آنان نبايد گفت: پروتستانها ضد دين، منحرف و بدعتگذار هستند و نيز نبايد گفت: كاتوليكها اينگونهاند. در حال حاضر نيز هريك از اين فرقهها، به دهها فرقه فرعى منشعب شدهاند، به طورى كه امروزه حدود هزار فرقه مسيحى در دنيا شناخته شده است كه بيش از پانصد فرقه آن مربوط به پروتستانها است.
از جمله نزاعهاى كاتوليكها و پروتستانها اختلاف بر سر مسأله «تثليث» است. آيا تثليث حقيقى است يا مجازى؟ و اساساً بايد چه تفسيرى براى تثليث ارائه داد؟ عدهاى از مسيحيان معتقدند كه تثليث مربوط به دين مسيحيت نيست بلكه بعداً وارد اين دين شده است، كه به نظر ما حق هم همين است. مصلحان جامعه اروپايى سعى كردند رفتار پروتستانها و كاتوليكها را به گونهاى تنظيم كنند كه هيچگاه اين دو فرقه بر سر مسايل مختلف از جمله مسأله تثليث اختلاف نداشته باشند.
بنابراين طرح نظريه «پلوراليسم دينى» و «قرائتهاى متعدد» علاوه بر انگيزه اصلاح و آشتى بين «علم» با «دين، فلسفه و عقل»، داراى انگيزه سياسى و اجتماعى نيز بود.
وقتى همه مذاهب درست باشند، پس هم «تثليث» درست است و هم «توحيد»! نيز هم اعتقاد به خدا صحيح است و هم بتپرستى! همچنين «انسانپرستى» هم كه در يكى دو قرن اخير رايج شده و اگوست كنت پايهگذار آن بود، درست و بر حق است!
حقيقت اين است كه بازگشت اين سخنان به عدم واقعيت همه اديان و مذاهب است؛ چه اينكه اگر هريك از اين دينها درست و بر حق باشند، جمع بين نقيضين پيش مىآيد. نمىتوان گفت: همه اديان صحيح هستند؛ چون اين اديان در مواردى با يكديگر متعارض و متناقضند. پذيرش صحت همه اديان به معناى اجتماع نقيضين است.